کتاب «نیاسو» جلد هفتم از مجموعه «میرانا» است که داستان《تریشا》از پریان و همان قهرمان کتاب لوثیا میباشد. تریشای پری که بعد از آموختن جادوی ایران باستان و اساطیر کهن سرزمین پارس به راز لوح بطلمیس و آگاهی نیاکان دست یافته است برای نجات نسل خود از زندان محبوس عمق اقیانوس، تلاش میکند کاهن آب را در گذرگاه جنگلهای هیرکانی نابود کند اما در این میان با شیطان آتشین نیهوه مواجه میشود و هنوز درگیر نبرد با این اهریمن است که سپاه عفریت های خغالغی نیز به او حمله می کنند و همزمان اهریمن هروله نیز او را در محیطی محسور به دام می اندازد.تریشای پری که قدرت جادوی آب را در اختیار دارد از هر سو مورد هجوم قرار میگیرد و...
آنوقتها همیشه برایم سوال بود مریشا مبارز دریاها که در قدرت و جنگاوری نظیر نداشت، چگونه به این راحتی کشته شد! اما هنگامی که خواهرم را در آیینه سنگی معبد آناهیتا دیدم، همانجا فهمیدم مبارز دریاها هرگز به غفلت در دام اهریمن نیفتاده بلکه او دانسته و با اختیار خود وارد نبردی شده است که میدانست قطعا در آن کشته خواهد شد؛ مریشا وارد نبرد با مرتاض شد تا او نتواند با نفس همزاد انسانی ما دروازه سلیمان را بگشاید؛ دروازهای که مسیر ورود هزاران جن مرید و شیاطین پلید را به گسترهی زمین باز میکرد، اهریمنان باستانی که هرکدام برای خود سپاهی بودند... بله مریشا بیآنکه کوچکترین امکانی برای پیروزی داشته باشد با پشمینه (مرتاض) وارد نبرد شد و...