تمیز شماری از جهان های متفاوت در آن چه جهان ۳ می نامم آسان است. می توانیم جهان علم را از جهان داستان متمایز کنیم؛ و جهان موسیقی و هنر را از جهان مهندسی. برای سادگی کار، دربارهٔ یک جهان ۳ سخن خواهم گفت؛ یعنی جهان فرآورده های ذهن بشر. بسیاری از اشیای جهان ۳ در عین حال به جهان فیزیکی ۱ نیز متعلق اند. تندیس بردهٔ در حال مرگ میکل انژ هم قطعه سنگی مرمرین است، که به جهان ۱ اشیای فیزیکی تعلق دارد، و هم زادهٔ ذهن میکل انژ است و لذا متعلق به جهان ۳. طبیعتا همین وضع در مورد نگارگری ها هم صادق است. اما این وضعیت را می توان به شکل بسیار آشکاری در مورد کتاب ها ملاحظه کرد. یک کتاب، فی المثل جلد اول مجموعهٔ آثار شکسپیر خودم، شیئی فیزیکی ست و از این رو به جهان ۱ تعلق دارد. همان طور که می دانیم تک تک کتاب های متعلق به ویرایش واحد شباهت فیزیکی زیادی دارند. اما آن چه یک کتاب واحد می نامیم مثلا کتاب مقدس چه بسا در ویرایش های مختلفی چاپ شده باشد که از لحاظ فیزیکی بسیار متفاوت اند. بیایید فرض بگیریم که همهٔ این ویرایش ها متن واحدی دارند؛ یعنی زنجیرهٔ واحدی از جملات. مادام که چنین اند، هر قدر هم که از منظر فیزیکی بی شباهت باشند، همه ی شان ویرایش ها یا روگرفت های یک کتاب واحد یعنی یک شیء واحد جهان ۳ هستند. بدیهی ست که این یک کتاب در معنای جهان ۳ یک کتاب در معنای فیزیکی نیست. نمونه هایی از اشیای جهان ۳ عبارت اند از: قانون اساسی آمریکا؛ توفان شکسپیر؛ یا هملت او؛ سمفونی پنجم بتهوون؛ نظریهٔ گرانش نیوتن. همهٔ این ها چیزهایی اند که بنا بر اصطلاحات من به جهان ۳ متعلق اند؛ در تقابل با کتابی خاص، واقع شده در جایی خاص، که شیئی در جهان ۱ است. می توان گفت که این کتاب تجسم جهان ۱ یک شیء جهان ۳ است.