1. خانه
  2. /
  3. کتاب مردن

کتاب مردن

2.83 از 3 رأی

کتاب مردن

Sterben
انتشارات: ماهی
٪10
100000
90000
معرفی کتاب مردن
زوجی جوان به نام های ماری و فلیکس در عصر یک روز بهاری ماه مه 1890، در پارک همدیگر را ملاقات می کنند. حین قدم زدن در باغ رستوران، فلیکس به ماری می گوید که به بیماری لاعلاجی مبتلا شده است و یک سال بیشتر فرصت زنده ماندن ندارد او دارد می میرد. ماری نامطمئن و ناباورانه تصمیم می گیرد که تا پایان در کنار او باشد. در این مدت ما شاهد نوساناتی در رابطه و ذهنیات هر دو هستیم. فلیکس درون خود امید مرموزی احساس می کند، شاید او از آن ادم های خوش شانس باشد و علارغم همه ی شواهد زنده بماند. ماری با وجود عشقی که نسبت به فلیکس دارد اما همجنان میخواهد زندگی کند و خوشی ها و لذت های جهان را پیش روی خود می بیند. برای فلیکس این تمایلات طبیعی و و سرزندگی شان به تدریج نوعی حس خیانت به حقیقت در او ایجاد می کند.
او می خواهد با ماری بماند و به گونه ای عشقشان را جاودانه نگاه دارد و سرنوشت را با ماری به اشتراک بگذارد... مردن جزو اولین آثار روانشناسانه است و ایده هایی شگفت انگیز در این حوزه در خود دارد. نثر آرتور شنیتسلر نثری شاعرانه و هوشمندانه است جزئیات در آن حیاتی اند و هیچ کلمه ای هدر نمی رود.
درباره آرتور شنیتسلر
درباره آرتور شنیتسلر

آرتور شنیتسلر (به آلمانی: Arthur Schnitzler) ‏ (زاده ۱۵ می ۱۸۶۲ وین - درگذشته ۲۱ اکتبر ۱۹۳۱ وین)، رمان‎نویس و نمایش‌نامه‌نویس اتریشی بود.

آرتور شنیتسلر در سال ۱۸۶۲ در شهر وین متولد شد. تحصیلات خود را در رشتهٔ پزشکی به پایان رساند، ولی به زودی از طبابت روی‎گردان شد و به نویسندگی و ادبیات علاقهٔ زیادی نشان داد.
شنیتسلر نه تنها نویسنده‌ای برجسته به‌شمار می‌رفت بلکه روانشناس متبحری نیز بود که در بیشتر آثار خویش به تجزیه و تحلیل روانی مهمی دست زده و سعی کرده‌است آنچنان که باید روحیات حقیقی بشر را درک کند.
اولین اثر خوبش را در ۲۴ سالگی به رشتهٔ تحریر درآورد و پس از آن آثار با ارزشی منتشر کرد که او را را مشهور ساخت. شنیتسلر از معدود نویسندگانی است که توانسته آن طور که باید فروید را شناخته و او را به دیگران بشناساند.
نکوداشت های کتاب مردن

شنیتسلر نویسنده ای با استعداد و همه کاره بود که برای اهداف هنری خود هم از تکنیک های جدید روانکاوی و هم آنچه بعدا به عنوان جریان سیال ذهن شناخته شد، استفاده می کرد.

John Bayley, Times Literary Supplement
قسمت هایی از کتاب مردن

این راز زنده بودن است ، و من آن را کشف کردم :این که احساس کنی همه چیز از آن توست

مقالات مرتبط با کتاب مردن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.

5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی

اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید

نظر کاربران در مورد "کتاب مردن"
12 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کاش پایان بهتری داشت مثلا ماری یه کاری میکرد ولی نشد که بشه

1403/08/26 | توسطکاربر سایت
0
|

مترجم این اثر آقای علی اصغر حداد (زاده 24 اسفند 1329 محله راه کوشک قزوین) که به خاطر ترجمه آثار آلمانی شناخته شده است، ترجمه‌ای روان، قوی و احساسی از رمان مُردن انجام داده و به خوبی با نثر آرتور شنیتسلر همراه شده است.

1403/07/04 | توسطابوالفضل گروئی
0
|

آرتور شنیتسلر زاده‌ی 15 مه 1862 در لئوپولدشتات، وین، اتریش – وفات 21 اکتبر 1931 در وین، رمان مُردن را در سال 1892 نوشت. این رمان تنها سه شخصیت زنده دارد که با هم گفتگو می‌کنند (فلیکس، نویسنده‌ای که دچار بیماری لاعلاج شده؛ ماری، دوست فلیکس؛ آلفرد، پزشک و دوست فلیکس). در اواخر داستان، نامی از پیرزن خدمتکار ویلای اجاره‌ای برده می‌شود بدون آن که صحبتی با شخصیت‌های اصلی داستان داشته باشد. فضای این داستان نسبتاً غم‌انگیز، تیره، ملایم و نسبتاً ساکت است و محیط‌های داخلی و خارجی داستان (اتاق‌ها، باغ، جنگل، ساحل دریا) بسیار هنرمندانه توصیف شده‌اند به طوری که خواننده به آسانی می‌تواند این مکان‌ها را در ذهن خود تصور کند. گفتگوها بسیار موجز، قدرتمند و به‌جا هستند و حالات روحی شخصیت‌ها را می‌توان از واژه‌هایی که بیان می‌کنند و حس و حال بدنی و رفتاری آن‌ها درک کرد. رمان مُردن از نخستین رمان‌های روان‌شناسانه است که از اواخر قرن نوزدهم محبوبیت بسیار پیدا کردند. می‌توان گفت این رمان، نخستین رمان آرتور شنیتسلر است که به صورت کتاب (و نه پاورقی روزنامه‌ای) به چاپ رسید. در ابتدای رمان و بدون نام بردن از بیماری فلیکس، خواننده انتظار دارد در انتهای رمان شاهد بهبودی وی باشد و این گمان با درگذشت دکتر برنارد که فلیکس را رفتنی می‌دانست، تقویت می‌شود. فلیکس از ماری می‌خواهد تا او را به حال خود واگذارد و پی سرنوشت و زندگی خود برود. ماری عاشقانه فلیکس را دوست دارد و از ترک کردن فلیکس امتناع می‌کند. فلیکس گاه و بی‌گاه به زبان یا با رفتارهایی حاکی از عدم تعادل روانی، سعی دارد ماری را به هم‌زمان مُردن ترغیب کند و در جایی ذکر می‌کند که از تنها مُردن وحشت دارد. فلیکس که خود را مُردنی می‌داند و با گذشت هر روز، رابطه‌ی عاشقانه‌اش را با ماری رو به پایان می‌بیند، در مورد صحبت‌های دوستانه و حضورهای کوتاه ماری و آلفرد، حسادتی کم‌رنگ و ناامیدانه به خرج می‌دهد. این رابطه اما آن گونه نیست که یک مثلث عشقی را شکل دهد و دستکم تا پایان رمان چیزی از عشق ماری و آلفرد آشکار نمی‌شود. مُردن در واقع رمانی است که از عشقی سوزان به عشقی پایان یافته می‌رسد؛ رابطه‌ای و دوستی‌ای پایان می‌یابد اما آن چه این رمان را خواندنی می‌کند، پایان شگفت‌انگیز و دلهره‌آور آن است.

1403/07/04 | توسطابوالفضل گروئی
3
|
پاسخ ها

وای تو چقد اطلاعات داری. به به. واقعن محظوظ شدم

1403/07/21|توسطوحید شهیدی
0

شاهکاری روانشناختی شخصیت پردازی بی نظیر وجود مفاهیم فلسفی و روانشناسی از قبیل ترس از مرگ ، کمبود محبت و... پر کشش بودن نویسنده کاملا تونسته از شخصیت هایی که خلق کرده سود ببره فضای کتاب قابل لمس و مناسبه با وجود اینکه جزئیات زیادی رو نویسنده به مخاطب نمیده طرح داستانی که ظاهرا کلیشه ایه ولی بحدی خوب نوشته شده که فراتر از یه اثر خلاقانه س امتیازم به این اثر 5 از 5 با سپاس فراوان از دکتر حداد عزیز بابت ترجمه بی نقصشون

1403/01/13 | توسطعلی صالحی
4
|

توجه داشته باشید که داستان مردن یکی از داستان‌های کتاب گریز به تاریکی هست که توسط همین نویسنده و ناشر چاپ شده! اگر کتاب گریز به تاریکی رو از پیش داشته باشید نیازی نیست که این کتاب رو هم تهیه کنید و این داستان رو تو همون کتاب می‌تونید مطالعه کنید! هدف ناشر از این کار دقیقا نمی‌دونم چی بوده در حالیکه کتاب گریز به تاریکی زودتر چاپ شده و ویراستارش هم مترجم این کتاب یعنی آقای علی اصغر حداده! در مورد ترجمه هم با مقایسه‌ای که بنده انجام دادم ترجمۀ خانم شیخ نیا رو با وجود اینکه قدیمی‌تر هست بیشتر پسندیدم.

1402/10/01 | توسطوحید
12
|

درود بر تک تک دوستان بزرگوار. آثار شنیتسلر بر پایه‌ی مباحث روانشناسی ( ارتباط فرد با درونِ خود و دیگران) بنا شده که بنده در ابتدا با خواندن " بازی در سپیده دم " با شنیتسلر آشنا شدم که فکر می‌کنم که یکی از متبحرترین افراد در زمینه‌ی داستانهای روانشناسانه هست. آثار ایشان را با ترجمه‌ی آقای حداد خواندم که ترجمه‌های قابلی بودند.

1401/12/09 | توسطکاربر سایت
4
|

خالق اثر ، پرداختی دقیق و موشکافانه به نوساناتی در رابطه و ذهنیات شخصیت‌های داستانش دارد! عشق، وفاداری، امید و دیگرخواهی، عواملی هستند که ماهیت شان در مواجه با مرگ، مَحک زده می‌شوند.

1400/05/29 | توسطپیام پاک باطن
7
|

در داستان این کتاب نویسنده به خوبی به بررسی روانشناسانه شخصیت‌ها درباره پدیده ای چون مرگ میپردازه که بسیار تاثیرگذار هست

1399/07/26 | توسطسمیرا ستوده
3
|

داستانی از نویسده ای به بزرگی و همسان فروید کبیر

1399/07/08 | توسطمحمد جواد آزادی مقدم
4
|

داستانی درباره عشق، جدایی و مرگ. در این داستان به خوبی فرایند تغییر آدمها تشریح و روایت میشه و خواننده به خوبی میتواند خود را جای تک تک شخصیت‌ها قرار دهد. ترجمه کتاب هم خوب و روان هست.

1399/06/13 | توسطفریبا.ع
9
|

بخشی از کتاب: فلیکس پیش خود اعتراف کرد که در روزهای گذشته برای ماری کمدی مسخره ای بازی کرده است. اگر واقعا می‌خواست کاری کند که او از درد و رنج پیش رو در امان بماند، بهترین کار این بود که از زندگی اش ناپدید شود... این که میخواست سپیده دم روز بعد خود را سر به نیست کند، بدون خداحافظی به تنهایی و مرگی زودهنگام پناه ببرد و ماری را در این زندگی آفتابی، خندان و برای خودش پایان یافته به جا بگذارد، ناگهان به ناتوانی خود پی برد، عمیقا حس کرد از عهده این کار بر نمی‌آید و هرگز برنخواهد آمد. پس چاره چه بود؟

1399/04/31 | توسطم. حسینی
6
|

این کتاب با وجود این که اولین رمان کوتاه شنیتسلر هست اما دارای درون مایه ای پر کشش هست. رمان درباره ترس از مرگ و اشتیاق به زندگی هست. توصیفات دقیق و روان شناسانه شخصیت‌های داستان ( فلیکس و ماری) این اثر رو بسیار خواندنی میکنه. نویسنده به طور ماهرانه ای درونیات هر یک از شخصیت‌ها رو توصیف میکنه و مسئله خودخواهی در عشق و فرار از نیستی را در طی یک روند تدریجی بررسی میکنه. ترجمه علی اصغر حداد بسیار خوب بود و به خوبی حس و حال داستان را منتقل میکرد.

1399/04/31 | توسطم. حسینی
12
|