«هنر و رهایی» چهارمین جلد از مجموعه مقالات هربرت مارکوزه است؛ فیلسوفی که نامش با نظریه انتقادی، مکتب فرانکفورت و مقاومت در برابر سلطه فرهنگی و سیاسی گره خورده است. این مجموعه، گزیدهای از نوشتهها، سخنرانیها و تأملات مارکوزه در باب زیباییشناسی، فرهنگ و نیروی رهاییبخش هنر را دربرمیگیرد. ویراستار کتاب، داگلاس کلنر، این متون را از دورههای مختلف زندگی فکری مارکوزه برگزیده و با نظمی سنجیده سامان داده تا تداوم و دگرگونی اندیشه او در پیوند میان هنر و سیاست را نمایان سازد. موضوع محوری مارکوزه در این جلد آن است که هنر، برخلاف اشکال ابزاری و ایدئولوژیک ارتباط، ظرفیت منحصربهفردی برای گسستن از نظم مسلط دارد. هنر ناب بهویژه در جلوههای مدرنیستی و آوانگارد نهتنها نظم مستقر را به چالش میکشد، بلکه امکان زیستن به شیوهای دیگر را نیز تصویر میکند. برخی از مضامین کلیدی کتاب عبارتاند از: فرم زیباییشناختی بهمثابه اعتراض: مارکوزه استدلال میکند که خود فرم هنری خواه در شمایل تکهتکه، انتزاعی یا ناهماهنگاش میتواند شکلی از مقاومت باشد؛ مقاومتی در برابر عقلانیت ابزاری و منطق کالاییشدهی سرمایهداری متأخر. استقلال هنر: در جهانی که سیاست و اقتصاد بر همهچیز چیرهاند، هنر از استقلالی برخوردار است که به آن امکان میدهد «حقیقتی دیگر» را بیان کند. این استقلال، هنر را به ظرفی برای آگاهی آرمانشهری بدل میسازد؛ آگاهی به جهانی ممکن، انسانیتر و متعالیتر. هنر و اروس: با بهرهگیری از فروید، مارکوزه تجربه زیباییشناختی را با امیال سرکوبشده، رانههای لیبیدویی و اشتیاق به تمامیت پیوند میزند. از نظر او، هنر نویدبخش نوعی آشتی میان سوژه و جهان است؛ صورتی والاتر از بودن. مدرنیسم انتقادی: مارکوزه در برابر الزامات هنر سوسیالیستی و واقعگرایانه، از مدرنیسم دفاع میکند. او مدرنیسم را صدایی درونمانده در تناقضات مدرنیته میبیند؛ صدایی که میتواند برساختههای سلطه را فروپاشد و امکانهای دیگر را به تصویر کشد. این مقالات همچنین خوانشهایی درخشان از ادبیات (چون کافکا و گوته)، موسیقی، هنرهای تجسمی و انقلابهای فرهنگی بهدست میدهند و نسبت هنر با سلطه، مقاومت، رویا و رهایی را ژرف میکاوند. «هنر و رهایی» برای خوانندگان علاقهمند به پیوند میان فلسفه، هنر و سیاست، کتابی ضروری است. دفاع پرشور مارکوزه از تخیل و زیبایی، نهتنها ستیزی است با ساختارهای اقتدارگرایانه، بلکه نقدی بنیادی بر فرآیند کالاییشدن فرهنگ بهدست میدهد. برای دانشجویان و پژوهشگران نظریهی انتقادی، زیباییشناسی و مطالعات فرهنگی، این کتاب سندی است بر باور راسخ مارکوزه به امکان دگرگونی؛ هنری که نه بازتاب صرف واقعیت، که زبانی برای گفتوگو با رویاهای تحققنیافتهی انسان است.
درباره هربرت مارکوزه
هربرت مارکوزه (به آلمانی: Herbert Marcuse) (زاده ۱۹ ژوئیه ۱۸۹۸ - درگذشته ۲۹ ژوئیه ۱۹۷۹) فیلسوف و جامعه شناس آلمانی و از اعضای اصلی مکتب فرانکفورت بود.