رمان «همه چیز در ژرفا» که نخستین بار در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و به فهرست نهایی جایزه من بوکر راه یافت، اولین رمان کامل دیزی جانسون است؛ نویسنده و فرهنگنویس بریتانیایی که پیش از این، به خاطر داستانهای کوتاهش مورد توجه بود. این اثر با لحنی غنایی، وهمآلود و گاه شبیه به شعر، سفری تاریک و مسحورکننده به ژرفای حافظه، سرنوشت، زبان و هویت را روایت میکند؛ روایتی که در آن، طنین اسطورههای باستانی با زندگی معاصر درهم میآمیزد و تجربهای کمنظیر خلق میکند. در مرکز داستان، گرتل ایستاده است: فرهنگنویسی منزوی که زندگیاش با ناپدید شدن ناگهانی مادرش، سارا، در هم میشکند. در تلاش برای یافتن سارا، گرتل با گذشتهای پر از سایه و راز روبهرو میشود؛ گذشتهای که در آبراههای یخی و کنارههای گلآلود رودخانههای انگلیس پنهان است. جانسون با الهام از اسطورههای ادیپ و هانسل و گرتل، داستانی دربارهی پیوندهای مادر و دختر و بار گریزناپذیر سرنوشت میسازد؛ داستانی که نشان میدهد چگونه صداها و خاطرات کودکی ما میتوانند مسیر زندگیمان را شکل دهند. ساختار رمان، غیرخطی و لایهلایه است: صدای گرتل بزرگسال با خاطرات پراکندهی مادرش و داستان کودکی به نام مارکوس که جنسیتش در هالهای از ابهام قرار دارد، درهم تنیده میشود. این روایت تکهتکه، مانند جریان آرام و در عین حال عمیق رودخانه، خواننده را به دل تاریکی و زیبایی میکشاند؛ جایی که زبان خانگی و خصوصی گرتل و سارا، نمادی از نزدیکی و در عین حال بیگانگی میشود و گذشته با قدرتی شبحگونه بازمیگردد. جانسون در این رمان، مضامینی چون بازسازی اسطوره از نگاه زنانه، سیالیت هویت و جنسیت، و شکنندگی حافظه را میکاود. شخصیت مارکوس/مارگوت مرزهای جنسیتی را میشکند؛ زبان به یک موجود زنده تبدیل میشود که حافظه و هویت را میسازد؛ و حضور موجودی شبحگونه به نام «بوناک» نشان میدهد که چگونه ترسها و زخمهای قدیمی در ذهن انسان ریشه میدوانند. منتقدان، «همه چیز در ژرفا» را اثری جسورانه و غنایی دانستهاند که مرز میان اسطوره و واقعیت را محو میکند. نشریاتی چون آتلانتیک و گاردین از فضای وهمآلود و جسارت ادبی آن تمجید کردند، هرچند برخی مخاطبان ساختار غیرخطی و لحن رازآلود آن را چالشبرانگیز یافتند. با این حال، اغلب منتقدان و خوانندگان، این کتاب را به خاطر عمق روانشناختی و زبان شاعرانهاش ستودهاند. در نهایت، «همه چیز در ژرفا» اثری است که از سطح یک داستان معمایی فراتر میرود و به تأملی شاعرانه و تاریک دربارهی گذشته، هویت و پیوندهای انسانی تبدیل میشود؛ کتابی که نشان میدهد حتی در سکوت و فراموشی هم، صداها و واژهها میتوانند مسیر سرنوشت ما را رقم بزنند.
درباره دیزی جانسون
دیزی جانسون نامزد دریافت جایزه داستان کوتاه ساندی تایمز و جایزه New Angle برای نویسندگی شرق انگلیس و برنده جایزه Edge Hill برای مجموعه داستان کوتاه و جایزه AM Heath بوده است.