بلندپروازانه، فراموش نشدنی...الهام بخش فکر و اندیشه.
مک گرگور، در تکریم محرومان و بیچارگان به موفقیت می رسد، کسانی که زندگی و مرگشان در حاشیه ی جامعه اتفاق می افتد.
کسانی که از «مرثیه ای برای یک رویا» اثر هوبرت سلبی لذت برده اند، برای سبک و موضوع [این کتاب] ارزش قائل خواهند شد.
ما او را می بینیم که از سقف گاراژ بالا می رود و از پنجره ی آشپزخانه، وارد ساختمان می زند. او دوباره از سقف پایین می آید و به درون تاکسی برمی گردد.
انیشتین بالا را نگاه می کند، پارس می کند و پنجه اش را به در گاراژ می کشد، و ما صدای غژغژ پنجره ای در حال باز شدن را می شنویم.
و ما دنی را می بینیم که با حالتی نامتعادل از گاراژ های پشت آپارتمان ها دور می شود و تلو تلوخوران از پشته ای به پایین می آید، انگار که در حال افتادن است و پشت دستانش را با حالتی عصبانی که بیشتر شبیه مشت زدن است، به گونه های خود می مالد و اشک هایی که هنوز جاری نشده اند را از صورتش که همچنان از ترس درهم و خمیده مانده، پاک می کند.