1. خانه
  2. /
  3. کتاب مخزن سیزده

کتاب مخزن سیزده

نویسنده: جان مک گرگور
3.8 از 1 رأی

کتاب مخزن سیزده

Reservoir 13
انتشارات: ورا
ناموجود
70000
معرفی کتاب مخزن سیزده
کتاب «مخزن سیزده» رمانی نوشته «جان مک گرگور» است که اولین بار در سال 2017 انتشار یافت. خانواده ای برای گذراندن عید سال نو به روستایی در انگلیس آمده اند. دختر سیزده ساله آن ها، «ربکا»، برای پیاده روی بیرون می رود اما به خانه بازنمی گردد. پلیس در ساعت های پایانی شب و آغاز سپیده دم، جست و جویی را به همراه تعدادی از اهالی روستا آغاز می کند. یک هلیکوپتر تمام شب مشغول گشتزنی بوده اما هیچ چیزی پیدا نکرده است. شش ماه از این اتفاق می گذرد. راوی داستان در سیزده فصل که هر کدام مربوط به سالی متفاوت هستند، زندگی اهالی روستا و پیامدهای ناپدید شدن دختر بر آن ها را شرح می دهد. همه فصل ها بعد از فصل نخست، به شکلی یکسان آغاز می شوند، «نیمه شب وقتی سال نو شد»، مانند ترجیع بندهایی در شعری به نثر.
درباره جان مک گرگور
درباره جان مک گرگور
جان مک گرگور (انگلیسی: Jon McGregor؛ زاده ی ۱۹۷۶) نویسنده ی رمان و داستان کوتاه بریتانیایی است. اولین رمان او در فهرست اولیه ی جایزه ادبی من بوکر بود. سومین رمان مک گرگور برنده ی جایزه ایمپک دوبلین شد.
ویژگی های کتاب مخزن سیزده
  • برنده جایزه «کاستا» 2017
  • نامزد دریافت جایزه «من بوکر» 2017
  • نامزد دریافت جایزه «دوبلین» 2017
نکوداشت های کتاب مخزن سیزده

دستاوردی فراموش نشدنی و بلندپروازانه.

Publishers Weekly

روایت شده با صدایی مسحورکننده.

Kirkus Reviews

رمانی غیرمرسوم اما تأثیرگذار.

New York Times
قسمت هایی از کتاب مخزن سیزده

تصور می کرد می شود زندگی جدیدی بدون در نظر گرفتن و فکر کردن به گذشته ساخت. فکر می کرد می تواند گذشته را به راحتی پشت سر بگذارد و همه چیز را فراموش کند. حالا دیگر گذشته اش نمایان شده و همه چیز را درباره اش می دانستند.

چیزهایی که می شنید، باعث شده بود مدتی خودش را مقصر بداند که لابد همیشه کاری انجام می داده و او را تحریک به چنینی رفتار خشنی می کرده و شاید او ذاتا مرد خوبی بوده است. تنها چیزی که از آن اطمینان داشت، این بود که همیشه مجبور بود کاری بکند تا خودش و بچه ها را از توفان خشم او محافظت کند.

«روهان» پرسیده بود چرا قبلا از او شکایت نکرده. آن روزها «روهان» دوازده ساله بود ولی به نظر می رسید متوجه همه آن اتفاق ها بوده. مادرش گفته بود او پدرشان است و دوستشان دارد، فقط سر کار مشکلی پیش آمده و خیلی زود همه چیز رو به راه خواهد شد. «روهان» رفت و برگه اطلاعاتی راجع به خشونت خانگی و درخواست کمک پر کرد.

مقالات مرتبط با کتاب مخزن سیزده
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب مخزن سیزده"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

سلام-لطفا کتاب مواعظی درباره سفـر پیدایش را موجود کنید

1401/05/11 | توسطعبدالرضا یوسفی میانجی
0
|