1. خانه
  2. /
  3. کتاب روح جهان

کتاب روح جهان

3.8 از 1 رأی

کتاب روح جهان

The Face of God
انتشارات: طرح نو
٪15
380000
323000
معرفی کتاب روح جهان
در کتاب «روح جهان» راجر اسکروتن، به بررسی جایگاه خداوند در جهانی می‌پردازد که به تدریج از تقدس و روحانیت خالی شده و تحت تأثیر فرهنگ بی‌خدایی و جبرگرایی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، وی تلاش می‌کند تا نشان دهد که چگونه این فرهنگ جدید، با فرار از «چشم حساب‌رسی» چه از سوی خداوند و چه از سوی دیگر انسان‌ها، سعی در از بین بردن ارزش‌های معنوی و مقدس دنیای ما دارد. به عقیدۀ وی، این فرار از پاسخگویی، از بین رفتن معنا و کاهش ارزش‌های انسانی را به همراه داشته و موجب فروپاشی ساختارهای اساسی تجربه انسانی شده است. مبنای تحلیل نویسنده رابطۀ دوگانۀ من-تو است؛ به این معنا که وجود انسان نه تنها از طریق خودآگاهی بلکه از طریق تعامل مستقیم با دیگران و با آنچه مقدس و الهی تلقی می‌شود شکل می‌گیرد. او می‌گوید در مواجهه با «روح جهان»، زمینه‌ای برای درک عمیق‌تر از آزادی، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی وجود دارد؛ زیرا این روح، نه تنها نمایانگر زیبایی و شخصیت انسانی است، بلکه بازتابی از حضور واقعی و الهی در جهان محسوب می‌شود. در این راستا، او از منابعی چون تفاسیر ایمانوئل لویناس و مارتین بوبر در خصوص رویکرد «من و تو» بهره می‌برد تا نشان دهد که چگونه از طریق بازگشت به تجربه‌های اصیل انسانی و مواجهه با روح جهان، می‌توان به درک مجدد معنویت و تقدس دست یافت. در ادامه کتاب، نویسنده به نقد ساختارهای فکری و فرهنگی معاصر می‌پردازد که به عقیده او، باعث سرکوب حضور واقعی معانی و ارزش‌های فرافطری می‌شوند. وی به این اشاره می‌کند که بسیاری از اندیشه‌های جدید بی‌خدا که در فضای سیاسی، فرهنگی و هنری رایج شده‌اند، به دنبال راهی برای فرار از مسئله پاسخگویی به حقیقت‌های وجودی هستند. این نقدهای فرهنگی، همزمان با دفاع از ارزش‌های دینی و مقدس، نمایانگر برهان اصلی نویسنده در حمایت از بازگشت به یک جهان معنوی و بازآفرینی حس حضور واقعی الهی همچون روح جهان است.
درباره راجر اسکروتن
درباره راجر اسکروتن
راجر ورنون اسکروتن (Roger Scruton) (متولد ۲۷ فوریه ۱۹۴۴) فیلسوف بریتانیایی در زمینه زیبایی‌شناسی و فلسفه سیاسی است. راجر اسکروتن از مخالفان سرسخت علم گرایان از یک سو، و مارکسیست‌ها از سوی دیگر است. از نظر او علم به تنهایی قادر به حل تمام مشکلات بشر نیست، از طرف دیگر او به علومی مانند روانشناسی فرگشتی توجه دارد و از این رو مفاهیمی مانند مهندسی اجتماعی یا برابری طلبی محض را نیز برنمی‌تابد. به عنوان مثال وی در دفاع از علوم انسانی و نقد علم (طبیعی) گرایان می‌گوید «تفسیر فرایندی‌ست که هنگام دیدن تصویری که پیش روی ماست، از ما سر می‌زند. زمانی که نوبت به ویژگی‌های ظریف انسانی، ناگفته‌های مسئولیّت‌پذیری و رازهای شادی و اندوه می‌رسد برای تفسیر درست موضوع به راهنما و مطالعه نیاز داریم؛ و این چیزی‌ست که علوم انسانی فراهم می‌کند، از همین رو، زمانی که پژوهشگران ادّعای پرداختن به آنها را دارند و پیش‌وند «عصبی» به آنها می‌چسبانند، باید در انتظار پژوهشی مهمل باشیم.» وی همچنین از منتقدان فمینیسم است، از نظر وی فمینیسم نگرشی افراطی است که روابط بشری را دچار اختلا می‌کند. «زمانی که زنان «هویّت جنسی» خود را آن گونه که فمینیست‌ها پیشنهاد می‌کنند، وضع نمایند، برای مردان غیرجذاب خواهند شد – یا تنها به عنوان ابژه‌ای جنسی جذّاب خواهند بود؛ و زمانی که مردان دست از آقامنشی بردارند، برای زنان غیرجذّاب خواهند شد. آن روز است که همراهی جنسی از جهان رخت برمی‌بندد؛ و اینجاست که وظیفهٔ نجات جوانان از این تجویز به اخلاقگراهای سنّتی می‌رسد، تا گذشتهٔ ندیده را دور از چشم پاسبان‌های فمینیست به گوش‌های مشتاق و مبهوت برسانند – این حقیقت که جنسیّت به راستی یک برساخت است، امّا برساختی شامل هر دو جنس، که برای موفقیّت در ساختنش، باید با پشتیبانی دوسویه عمل کنند. بنا به تجربهٔ من، جوانان با شنیدن این که انقلاب جنسی ممکن است اشتباه بوده باشد، این که زنان می‌توانند با حیا باشند و این که مردان می‌توانند به سلامتی آقامنشی‌شان یک گیلاس بنوشند، نفس راحتی می‌کشند.»
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب روح جهان" ثبت می‌کند