کتاب «خدا و امور مجرد» نوشتۀ اینار دونگربون، تحقیقی فلسفی درمورد سازگاری وجود خدا و وجود موجودات مجرد با یکدیگر است. به عبارت دیگر، این کتاب به یک مشکل اساسی در فلسفۀ دین میپردازد: آیا میتوان بهطور منسجمی به خدایی که منشأ همهچیز است و همچنین به وجود موجودات مجرد اعتقاد داشت یا نه؟
دونگربودن کتاب را با توضیح مفاهیم اصلی، بهویژه بررسی ماهیت خدا و موجودات مجرد، شروع میکند و مشکلات اصلی وجود مجردات را بیان میکند. او سپس راهحلهای مختلفی را برای این مشکل ترسیمکرده و آنها را از نظر معقول بودن ارزیابی میکند و با آنچه که معقولترین راهحل میداند، این بحث را خاتمه میدهد. در بخش سوم کتاب، دونگربون با زیر سوال بردن یکی از پیشفرضهای اساسی مسئله، رویکردی نوآورانه را ارائه میدهد: این فرض که واقعیت اساسا از اشیاء و صفات آنها تشکیل شده است. در عوض، او هستیشناسی جایگزینی برای این نظریه پیشنهاد میکند که در آن واقعیت از موجودات مجرد تشکیلشده است که میتوانند به روشهای مختلف سازمانبندی و طبقهبندی شوند. این دیدگاه نویدبخش حل تنش بین وجود خدا و موجودات مجرد است.
باید در نظر داشت که این مسئله بهعنوان استدلالی له یا علیه وجود خدا یا موجودات مجرد مطرحنشده است و در عوض، دونگربودن بر مشکل ناشی از وجود مشترک فرضی آنها تمرکز کرده و راهحلهای بالقوۀ این مشکل را بررسی میکند. به عبارت دیگر، این کتاب درمورد وجود هر دو، بیطرف باقی میماند و بحث بیشتر در جهت بررسی سازگاری این دو است و بدین معنا میتوان گفت که رویکرد کتاب کاملا تحلیلی است. از طرف دیگر، این کتاب به تاریخ فلسفه نپرداخته و متون دینی را نیز مورد بحث قرار نداده است و مسئلۀ خدا و موجودات مجرد را بهعنوان یک موضوع کلی در فلسفۀ دین، نه در یک الهیات نظاممند، طرحریزی میکند.
کتاب خدا و امور مجرد