بی اختیار گفتم : « من فقط می خواهم موفق باشم .» این کلمات را از هجوم احساس به سختی ادا کردم : « من از یکنواختی و بی پولی از این که نمی توانم به زن و فرزندانم آن چه را نیاز دارند بدهم ، خسته و دلزده ام ... دلم می خواهد بتوانم بچه ها را به "دیزنی ورلد" ببرم و به جاهای دیدنی این سرزمین مثل گراند کانیون . می خواهم آزاد باشم. « من وقت می خواهم ، که ندارم . وقت .... خلاقیت .... کنترل ..... و بله می خواهم که یک پیشتاز باشم ؛ یک نوآور. من دوست داشتم آنگونه باشم . رد آن دوران خوشبخت بودم. » بلافاصله پرسید : « اما ؟ »
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
بی نظیره