کتاب هاشمی بدون روتوش

Hashemi without Edith
پنج سال گفتگو با هاشمی رفسنجانی
کد کتاب : 16287
شابک : 978-9643342739
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 313
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب هاشمی بدون روتوش اثر صادق زیباکلام

"هاشمی بدون روتوش" اثری است از استاد سرشناس علوم سیاسی، دکتر "صادق زیباکلام" و "فرشته السادات اتفاق فر" که در آن حاصل "پنج سال گفتگو با هاشمی رفسنجانی" را در کمال صراحت و صداقت به انتشار رسانده اند. این گفت و گوی جامع و همه جانبه که صحبت های آنان را در فاصله ی سال های 1379 الی 1383 در برگرفته، در برهه ای که "آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی" در مجلس خبرگان رهبری خدمت می کرده اند، اتفاق افتاده است. گفت و گوی صریح و بی پرده ی دکتر "صادق زیباکلام" با "آیت الله هاشمی رفسنجانی" که تحت عنوان "هاشمی بدون روتوش" به انتشار رسیده، برای همه ی کسانی که جریانات سیاسی، دولتی و اجتماعی ایران را دنبال می کنند و به سیاست و مسائل مدیریتی علاقه دارند، مطالبی خواندنی و جذاب را فراهم آورده است.
"آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی" با خدمت در سمت های تاثیرگذار و مهم دولتی، همواره یکی از چهره های شناخته شده و تعیین کننده در نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. فعالیت های سیاسی وی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نشان می دهد که چرا نام او در زمره ی خبره ترین سیاست مداران ایرانی بوده و چرا جان او چندین بار مورد سوء قصد و ترور قرار گرفته است. همچون هر چهره ی سیاسی دیگری، "آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی" نیز تصمیم گیری های پر سر و صدایی داشته که از مخالفان و موافقان متعددی برخوردار بوده است. دکتر "صادق زیباکلام" با این گفت و گوی شفاف، یک مرجع سیاسی مناسب را از تصمیم گیری ها و اقدامات این شخصیت مطرح دنیای سیاست عرضه کرده و به عبارتی "هاشمی بدون روتوش" را به خوانندگان نشان می دهد.

کتاب هاشمی بدون روتوش

صادق زیباکلام
صادق زیبا کلام مفرد، استاد علوم سیاسی، نویسنده و از کارشناسان خبره ایرانی با گرایش اصلاح طلبی و نوآزادی خواهانه است. او دکترای علوم سیاسی از دانشگاه برادفورد دارد. او استاد واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد بود. زیبا کلام هم اکنون استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.
دسته بندی های کتاب هاشمی بدون روتوش
قسمت هایی از کتاب هاشمی بدون روتوش (لذت متن)
زیباکلام: شما سال 63 جانشین فرمانده کل قوا شدید؟ هاشمی رفسنجانی: پیش از عملیات خیبر بود که جزیره را گرفتیم. امام در تاریخ 60/7/21 حکم نمایندگی خویش در شورای عالی دفاع را به من دادند و در تاریخ 62/7/30 فرمانده شدم و بعدها در تاریخ 67/3/12 نیز به سمت جانشینی فرمانده کل قوا منصوب شدم که در آن حکم هم بر هماهنگی ارتش و سپاه تأکید شده است. در سال 62 که ناهماهنگی ها زیاد بود، خیلی جلسه گذاشتیم. آقایان صیاد شیرازی و محسن رضایی با هم اختلاف داشتند. شاید حدود 20 جلسه با حضور آیت الله خامنه ای و گاهی خدمت امام برگزار کردیم. رویه های متفاوتی داشتند که با هم هماهنگ نمی شدند. طبیعت نیروهای ارتشی و نیروهای سپاه در شیوه جنگیدن یکی نبود.

فکر می کنم یکی از مواردی که شما باید به عنوان محقق و به طور وسیع تر روی آن کار کنید همین است. من هم یک مقدار آن خط ها را می گویم و شما می توانید روی آن ها بیشتر کار کنید. من معتقد نیستم که خیلی جدی عقب نشینی کردم و کارهایم ناموفق بود. فکر می کنم در حد ۸ سال کارهای موفقی بود و در همه این چیزها که شما می گویید پیشرفت های قابل ملاحظه ای شده، منتها بنا به حرف آخر شما، من هم موافقم که زمان بیشتری می خواست که جواب بدهد و تمام شود. ناتمام بود، ولی جریان آن هیچ وقت متوقف نشد. شما هم حق دارید اگر مواردی دارید که متوقف است سوال کنید. خوشبختانه حالا که با هم گفتگو می کنیم، دیگر آن اختلافات و دعواها و آن هایی که خیلی میدان دار بودند، در صحنه نیستند. موضع چپی ها که به طورکلی در این مسائل عوض شده است و دیگر از سیستم دولتی و اقتصاد دولتی دفاع نمی کنند. راستی ها هم - عقلای آن ها و آن هایی که اسلامی فکر می کردند - در آن مقطعی که من شروع کردم و قبل از آن با تفکرات من هماهنگ بودند. شما مجلس اول را ببینید، ده پانزده لایحه و طرح مهم داشتیم که در جهت دولتی کردن زمین کشاورزی، زمین شهری، تجارت خارجی، معدن و امثال این ها بود و دولتی هم شد. وقتی ما سیاست دولتی کردن بازرگانی خارجی را تصویب کردیم، شورای نگهبان به کلی مخالفت کرد و گفت که ما آزاد هستیم. وقتی قرار شد در مجلس معدن را دولتی کنند، شورای نگهبان خیلی مقاومت کرد و بالاخره با دولتی شدن معادن بزرگ موافقت کرد. البته معادن بزرگ تعریف نشد و بعدا تعریف شد. روی اراضی چقدر کلنجار داشتیم که آن ماده یا تبصره ‎٩‏ تصویب شد که اراضی مردم دولتی شود. در کشاورزی هم همین طور بود. فکر می کنم در مسائل اصلی که مایه این بحث ها است، شورای نگهبان همیشه مخالف بود. چون اکثریت مجلس به اصطلاح رادیکال و چپ بود، بالاخره امام ناچار شدند که اجازه رأی ۳۲ را به مجلس بدهند. یعنی می خواهم بگویم که شورای نگهبان و فقها در آن اوایل انقلاب مخالف دولتی کردن و دولتی شدن اقتصاد بودند. مثلا در سال ۱۳۵۸ وقتی که راجع به ملی کردن بانک ها و مصادره شمار زیادی از کارخانه ها و شرکت های بزرگ تصمیم گرفتیم، علمای قم مخالفت کردند. آیت الله گلپایگانی پیغام داد که مخالفتم را با این ملی کردن ها یا دولتی کردن ها رسما اعلام می کنم. امام، احمدآقا را نزد آقای گلپایگانی فرستادند که اعلام نکنند.