تکلیف شاعر جهدی ست .که کرانه های گسسته ی جان و تن را پیوند می دهد نبوغ سوزنی ست .که یگانه رشته نخش صداست و این هــمه دوختـن را تنها مرگ است
و سیلاب خون سیاه تان هم نخواهد شست خون زلال و پاک شاعر را که بی گناه بر خاک جاری گشت!
بی جواب ست اگر فریادت هیچ غـم نیست .شاعران این گونه اند
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.
واقعا بی نظیر و فوق العادست. درود فراوان بر آتش بر آب عزیز.
وقتی حدود بیست سی صفحه ازش خوانده بودم،گفتم که بلافاصله پس از تمام کردن اش از نو شروعش خواهم کرد.حقیقتا آقای آتش برآب پرچمدار ادبیات روس-هم نثر و هم شعر-در این دوره هستند؛در دوره ای که قفسههای کتابفروشیها همان دو سه کتاب از دو سه نویسنده شهیر روسیه را دارند(ابله،جنگ و صلح،جنایت و مکافات و...)،ایشان نسل ما با شعر روسیه آشنا کرده اند.
نوشتاری اگزجره!
در حال حاضر: در شعر تا حدودی موافقم، اما در نثر به غیر از اثر معروف لسکوف، مابقی یا آثار دست چندم روسی بودند یا آثار بزرگی که اصلا نیازی به بازترجمه نداشتند!
برای مثال: قمارباز، جنایت و مکافات، آنا کارنینا، مرگ ایوان ایلیچ، مرشد و مارگریتا و … آثار بزرگی هستند که ترجمههای قبلی معروفشان همچنان بینقص هستند، لذا بازترجمهشان کاری شاق نبوده و نیست! (ضمن احترام به آقای آتشبرآب)
اما اگر در کل منظورتان شناساندن آثار مهجور روسی میباشد، شایسته میبود از آقای آبتین گلکار نام میبردید.
این فردی که نوشته کار شاقی نبوده جهت اطلاع بدونید که هر اثری در هر نسلی نیاز به ترجمهی مجدد داره تا با توجه به پیشرفتِ فکری و پیشرفتِ شنیداری و گفتاری اثرِ مورد نظر ویرایشِ ترجمه بشه
🌸🌸🌷🌷🌹🌹🌺🌺
لطفا موجود کنید
🙏لطفا هرچه سریعتر موجود کنید.
لطفا موجود کنید