اعتراف می کنم هنوز آن خانه ویران در ذهنم زنده است و هنوز حسن و عالیه در حوضش خفته اند و هر از گاهی بیدار می شوند، معرکه می گیرند، خسته می شوند و باز می خوابند؛ «خواب دبش کلفت کش». هنوز خانه ویران سرپناه نرگس و شریف است و آن دو چاره ای ندارند جز آشتی با گذشته؛ آشتی با تاریخ.
آقا خداقوت به نویسنده اولا و دوما به کارگردان و سوما واصلیترین خداقوت به بازیگران نمایش بالاخص خانم پانته آ بهرام و آقای جعفری وایضا نوید محمد زاده و خب طبعا ستاره پسیانی عزیز