داستانی خیالی و اسرارآمیز درباره ی دختر سیزده ساله ای به نام بوف با ظاهری شبیه به جغد. بوف پس از دیدن موجودات سایه ها و تشکیل کریستال های یخی نازک و زیبا بر روی پوستش، می خواهد راز این اتفاقات و چرایی نامیده شدنش به این اسم عجیب و غریب را کشف کند. دخترک پدری ندارد و تا به حال هیچ عکسی از او ندیده است. او پس از شنیدن نام پدرش، جک فراست، از دهان مادرش برای اولین بار، پی می برد دنیای قصه های جادویی که مادر همیشه برایش می گفت، واقعیت دارد. پدر او نماد زمستان است، یک پری که در سراسر دنیا یخ می پاشد.
کتاب دختری به نام بوف