صد سال از تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه می گذرد؛ مدرسه ای با شیوه جدید آموزش به روش غربی. امروز که به دنیای هنر معاصر ایران می نگریم، تصویر جهان هنر یک سده پیش ایران قابل تصور نیست. حتی نمی توان تصور کرد این تغییرات بنیادین ظرف چهار نسل به وقوع پیوسته و این دنیا نبیره آن جهان است. تصویری که ایرانیان در این یک سده خلق کرده اند، هیچ شباهت وتناسبی با تمام تصاویری که از ۵۰۰۰ سال پیش می کشیدند یا می دیدند ندارد. تغییری که گویی از مغز و چشمی جهش یافته برآمده است. صد سال پیش جمعیت ایران کمتر از ۱۲ میلیون نفر بود. ۱۵ درصد آنها در شهرها ساکن بودند. نرخ مرگ و میر نوزادان ۵۰۰ مورد به ازای هر ۱۰۰۰ نفر و میزان باسوادان کشور حدود ۵ درصد بود. صد سال پیش تهران یک شهر ۲۰۰ هزار نفری بود با پنج محله. نظام آموزشی اش همان مکتب خانه های قدیمی، حاصل دوام ۵۰ ساله دوران ناصری و مراودات ایرانیان با ملت هایی چون روسیه و فرانسه و انگلستان و… دارالفنون بود که در آن طب و علوم پایه و علوم سیاسی و نظامی و… تدریس می شد. دارالفنون در ۱۲۳۰ ه.ش. ۱۰۵ محصل داشت که در ۱۳۰۷ ه.ش. این شمار به ۳۸۷ نفر رسید. اما نظام آموزش هنر (هنر به تعبیر امروزی ما) نظامی قدیمی و منسجم بود. بازار مرکز تجمع صنوفی بود که همگی به نوعی با هنر - به تعبیر امروزی و صنایع مستظرفه به تعبیر آن روزگار مرتبط بودند؛ از رنگ ساز و نقشه کش فرش و قلمدان ساز و مذهب تا قلمزن و منبت کار و سوخته ساز و… و آموزش هنر در همین شبکه اجتماعی صورت می گرفت. ناصرالدین شاه هم دارالصنایع ناصری را در بازار تأسیس کرد که مرکز تجمع استادکاران و هنرمندان یا به تعبیری اولین آموزشگاه هنر شد. اما آنچه پس از به آخر رسیدن سلطنت طولانی ناصرالدین شاه در ۱۲۷۵ از نظام قدرت به جا مانده اسکلتی از یک دولت مرکزی بیش نبود. که فقط از نه نهاد کوچک - اداره های بدون بوروکراسی تشکیل می شد...
سلام امکان خرید حضوری ندارد