اولین شاخص در خصوص درک سایه سازمان این است که شخص کلیدی و تعیین کننده سازمان حاکمیت سایه را پذیرفته و بر مبنای آن عمل می کند. در واقع شناسایی فرد مهمی در سازمان که مقام بالایی دارد و سایه خود را نتوانسته مهار وکنترل نماید کلید فهم رویدادها و وضعیت های جاری سازمان خواهد بود. در کتاب سازمان های بیمار (آتش پور و کامکار، ۱۳۸۶) تصریح شده است که سازمان ها و شرکت ها تمایل جدی دارند که ویژگی های شخصیتی مدیران ارشد را الگو قرار داده و آن را جزء رفتارهای سازمانی خود سازند. ما این تحلیل را با مشارکت ذهن یکدیگر (شما خواننده گرامی) بیشتر بسط می دهیم و از منظری گسترده تر به آنها می نگریم. به طور مسلم، فقط مدیران ارشد نیستند که شخصیت اصلی آنها سیمای سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه هر کس که در نظام یا پستی از سازمان نقش کلیدی دارد می تواند این تاثیر را بر جای گذارد. در واقع، در سازمانی که سایه بر آن حاکم می شود مدیر دارای سایه نیرومند و مخرب می تواند دارای تاثیر عظیمی باشد چرا که رفتار او توجه بسیار زیادی را جلب کرده و پیوسته می تواند وقت و انرژی سایرین را تلف کرده و کارکنان را فرسوده و متخاصم سازد. نیروی آب زیرکاه، قدرتمند، گیج کننده و غیراخلاقی سایه قادر است افراد را گیج، آشفته و سردرگم سازد.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.