1. خانه
  2. /
  3. کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا

کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا

4.5 از 1 رأی

کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا

Mohammad Javad and Ilya's sword
انتشارات: جمکران
ناموجود
160000
معرفی کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا
"محمدجواد و شمشیر ایلیا" به قلم "فاطمه مسعودی" کتابی است در سبک فانتزی که یک ماجراجویی دینی و مذهبی را برای خوانندگان به همراه دارد. قهرمان داستان که "محمدجواد" نام دارد، به زیرزمین خانه شان رفته تا ردی از آدم فضایی ها در آنجا پیدا کند؛ اما در عوض، بین کارتن های کتاب در کنج زیرزمین خانه، با چیز دیگری رو به رو می شود. یک پرنده، که آشنایی با آن برای "محمدجواد" ماجراهای گوناگون و پیچیده ای به دنبال دارد.
آنچه رمان "محمدجواد و شمشیر ایلیا" نوشته ی "فاطمه مسعودی" را از بسیاری از دیگر رمان های این ژانر متمایز می کند، ایده ی نوین و خلاقانه ی آن با به کار گرفتن رویکردی قرآنی می باشد. "محمدجواد" قصه ، به باغ قرآن رفته و در آنجا آشنایی با شخصیت های مختلف، همچون آجرهایی محکم، بنای شخصیت او را تشکیل می دهند.
"فاطمه مسعودی" تلاش کرده تا رمان "محمدجواد و شمشیر ایلیا" را بر اساس عناصری به نگارش در بیاورد که نشانگر ایرانی و بومی بودن قصه هستند و با عبور از فضای داستان پردازی غرب، نمونه ای ایرانی و اسلامی از یک داستان فانتزی بومی بیافریند. "محمدجواد و شمشیر ایلیا" در زمینه ی آموزش مفاهیم قرآنی از درگاه یک قصه ی فانتزی، پیشگام بوده و این بومی سازی نه تنها داستان را از نظر مفهوم و معنا دچار کژتابی ننموده است، بلکه سبب می شود تا مخاطب قصه به لایه های مفهومی ژرف تری دست پیدا کند.
"فاطمه مسعودی" با به کار گرفتن قلم خود در راه آموزش مفاهیم دینی و قرآنی، موفق شده "محمدجواد و شمشیر ایلیا" را با عناصر فانتزی و متناسب با روحیات کودک و نوجوان امروزی بیاراید و داستانی گیرا و پرمحتوا در اختیار مخاطب بگذارد.
درباره فاطمه مسعودی (1366)
درباره فاطمه مسعودی (1366)
بنده فاطمه مسعودی متولد ۱۳۶۶ هستم. از همان روزهای کودکی که مادر بزرگوارم برایم کتاب می‌خواندند، (به فرموده ایشان از سه‌سالگی) تقریبا با عناصر داستان‌نویسی به صورت ناخودآگاه آشنا شدم و به‌جای قصه‌های کوتاهی که معمولا بچه ها دستمایه بازی های خود می‌کنند من شخصیت‌سازی می‌کردم و داستان هایی در ذهنم می‌ساختم که روزها بازی در آن نقش‌ها طول می‌کشید. بعدازآنکه توانستم بنویسم سعی کردم تمام استعدادم را در این زمینه به کار بگیرم و هرچه در ذهن دارم روی کاغذ بیاورم و نتیجه آن شد که در مسابقات دانش‌آموزی برنده شدم، در مقام مخاطب برای نشریات مطلب نوشتم و تا دبیرستان باورم این بود که روزی نویسنده خواهم شد، اما متاسفانه در دبیرستان باوجود توصیه‌های مادر مهربانم به انتخاب رشته علوم انسانی که معلمی را شغلی شایسته و شریف می‌دانستند، تشویق‌های نادرستی که از عدم آگاهی و خودباوری مشاوران مدرسه حاصل می‌شد و تنها نمرات بالای من را در نظر گرفتند، باعث شد به رشته علوم تجربی بروم به امید آنکه روزی پزشک شوم. هر چند در تمام آن مدت می دانستم پزشکی را دوست نخواهم داشت ولی مطمئن هستم حداقل در آن روزها مشاور، معلم یا مدیری که با عشق شغل و رشته اش را انتخاب کرده باشد و به آن افتخار کند کم بود و من به دنبال عشق گمشده آنها بودم. افتخارآفرینی اولین چیزی است که یک نوجوان به آن فکر می‌کند و ما این بذر حاصل خیز را متاسفانه فقط در چند رشته میریزیم بدون آنکه بدانیم آیا خاک و بذر مناسب هم هستند یا خیر. روزی که فهمیدم در رشته پزشکی قبول نمی‌شوم در درونم احساس کردم قرار هم نبوده است که قبول شوم. بعد هم باز به تشویق مشاورین نابلد و با توجه به درآمدزایی، رشته حسابداری را انتخاب کردم و در نهایت با معدلی عالی لیسانسم را گرفتم، هرچند در دانشگاه هم از علاقه‌ام فاصله نگرفتم و در نشریه دانشگاهی پردیس مشغول نوشتن شدم. در نهایت بعد از مدتی اشتغال به کار حسابداری تصمیم نهایی‌ام را گرفتم و به طور کامل وارد کارهای فرهنگی شدم. از جمله معاونت قرآنی موسسه قرآنی بنت الهدی البرز و اخذ مدارک تربیت معلم قرآن، مفاهیم قرآن، تجوید و… از سازمان تبلیغات اسلامی و اداره ارشاد اسلامی و تدریس در شاخه‌های روخوانی و روان‌خوانی و مفاهیم قرآن در سطح نوجوان و بزرگ‌سال.

قسمت هایی از کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا

محمدجواد نفس عمیقی کشید. آرام پایش را بلند کرد. پله ی بعدی پله ی امتحان بود، پله ی هدایت، پله ی عشق، پله ی نور… همه چیز در آنجا خلاصه شده بود. ناگهان هوا درهم پیچید. طوفانی به پا شد که او را تکان می داد تا شاید بترسد و ذکر آخر را نگوید. ۱۲شاخه به دور محمدجواد حلقه زدند تا به او کمک کنند. محمدجواد مصمم بود. چشم هایش را بست و با صدایی رسا گفت: «یا امام زمان!» همه چیز در سکوت فرو رفت. انگار هرگز طوفانی نبوده است. وقتی چشم هایش را باز کرد. دستانش میله های دروازه بهشت را گرفته بود. به اطرافش نگاه کرد. به دنبال مرد سبزپوش می گشت؛ اما خبری از او نبود. با آرامش قرآن کوچکش را در جایگاهش روی دروازه ی بهشت قرار داد و با دلهره ای شیرین دروازه را هل داد. دروازه باز شد. نور عجیبی همه جا را فراگرفت. نسیم خنکی صورتش را نوازش کرد و بوی گل های بهشتی همه جا را پر کرد. از شدت نور نمی توانست جایی را ببیند. دست روی چشمانش گذاشت تا به نور عادت کند. وقتی حس کرد می تواند چشم هایش را باز کند تعجب کرد. اینجا اتاقش بود و روی تختش دراز کشیده بود. سراسیمه از جایش بلند شد. روی تخت نشست. او کی از باغ قرآن برگشته بود؟ چیزی را به خاطر نمی آورد.

مقالات مرتبط با کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
چرا باید کودکان را با داستان ها آشنا کنیم
چرا باید کودکان را با داستان ها آشنا کنیم

داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.

نظر کاربران در مورد "کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

بسیار کتابی خوب است واقعا عالیه خیلی ممنونم❤️

1402/12/07 | توسطکاربر سایت
1
|

از معدود کتابهای مذهبی جذاب و پرکشش! داستان پسری ست که حروف قرآنش گم شده‌اند و حالا باید بگردد و پیدایشان کند و برشان گرداند. داستان، هیجان خوبی دارد. بچه‌ها جذبش می‌شوند. تنها سختی خواندنش تعداد زیاد عبارات و اشارات قرآنی و تخصصی‌ست که اگر کودک با آن‌ها آشنا نباشد، ممکن است قصه را کامل درک نکند.

1401/07/02 | توسطImfarza
2
|

این کتاب بسیار عالی است⭐️ چون نویسنده سعی کرده داستان را طولانی بکند و این شوق و ذوق آدم‌ها را برای خواندن کتاب،بیشتر می‌کند. 🌹از خانم مسعودی ممنونم🌹

1400/08/29 | توسطکاربر سایت
1
|

من از خانم مسعودی تشکر می‌کنم .🌷خیلی این کتاب رو دوست داشتم . خانم مسعودی می‌شه بگین که دومین کتاب محمد جواد و شمشیر ایلیا رو کی منتشر می‌کنین ؟ لطفا جواب من رو بدین ! ممنون😀😀😀

1399/11/18 | توسطامیرعلی - کاربر سایت
4
|

💛💙💗. عالیه

1399/11/13 | توسطهستی - کاربر سایت
1
|

خیلی خوبه 😍 اما کاش که همه‌ی کتاب رو داشت به هرحال ممنون❤️

1399/11/09 | توسطکاربر سایت
1
|
پاسخ ها

خیلی بد بود نخرید می‌تر سید

1403/01/10|توسطالهام - کاربر سایت
0

مرک بود

1403/01/10|توسطکاربر سایت
0