کتاب زنجیر عشق

Zanjir-e Eshgh
کد کتاب : 19800
شابک : 978-6005320268
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 384
سال انتشار شمسی : 1391
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
مریم جعفری (1353)
مریم جعفری متولد اردیبهشت ماه سال 1353 و فرزند اول یک خانواده کم جمعیت ساکن شرق تهران می باشد. بافت خانوادگی و علاقه بسیار مادر به مطالعه، زمینه ساز عشق او به مطالعه و پس از آن توان و قدرت قلم او در نوشتن شد. در نوجوانی با آثاری از دانیل استیل آشنا شد اما معتقد است رمان «بربادرفته» میل به نوشتن را در وجود او زنده کرده است، به طوری که در سن چهارده سالگی شروع به نوشتن کرد. در ابتدا به نوشتن داستانهای بسیار کوتاه پرداخت و بعد از آن رفته رفته داستانهای بلندتری نوشت. اما جو حاکم آن زما...
دسته بندی های کتاب زنجیر عشق
قسمت هایی از کتاب زنجیر عشق (لذت متن)
مهتا روی تخت نیم خیز شد و به بدنش کش و قوسی داد. درست مثل گربه ای که خسته است و از بیرون کردن رخوت از تن احساس خوشی دارد. کنار پنجره رفت و پرده ی ضخیم را کنار زد و لبخندی از فرط مسرت زد. همه جا سفید بود ، پنجره را باز کرد و باد سردی از سمت برف های انبوه به اتاقش هجوم آورد. روی تخت دراز کشید و از خنکی ملافه ی روی آن لذت برد . چشمانش را بست و خود را به دست افکارش سپرد. به مهمانی شب گذشته فکر میکرد ، مهمانی ای که فقط محفل ثروتمندانی مثل پدرش بود . مهتا همیشه فکر می کرد چرا من اینگونه ام؟با آنها هستم ولی از آنها دورم ؟! با فرزندان دوست پدرم شطرنج و گلف بازی می کنم ، به مهمانی هایشان می روم و آنها را به مهمانی دعوت میکنم.به چاپلوسی هایشان درباره ی خود گوش می دهم و می گذارم آنها از من الهه ی ونوس بسازند و ستایشم کنند.به تعاریفشان لبخند می زنم و اقرار می کنم که آنها شکسته نفسی می کنند. تا به حال چند نفر از آنها مرا برای ازدواج با فرزندان خود کاندید کرده اند...