1. خانه
  2. /
  3. کتاب زنجیر عشق

کتاب زنجیر عشق

پیشنهاد ویژه
3.5 از 1 رأی

کتاب زنجیر عشق

Zanjir-e Eshgh
انتشارات: پگاه
٪25
300000
225000
درباره مریم جعفری (1353)
درباره مریم جعفری (1353)
مریم جعفری متولد اردیبهشت ماه سال 1353 و فرزند اول یک خانواده کم جمعیت ساکن شرق تهران می باشد. بافت خانوادگی و علاقه بسیار مادر به مطالعه، زمینه ساز عشق او به مطالعه و پس از آن توان و قدرت قلم او در نوشتن شد. در نوجوانی با آثاری از دانیل استیل آشنا شد اما معتقد است رمان «بربادرفته» میل به نوشتن را در وجود او زنده کرده است، به طوری که در سن چهارده سالگی شروع به نوشتن کرد. در ابتدا به نوشتن داستانهای بسیار کوتاه پرداخت و بعد از آن رفته رفته داستانهای بلندتری نوشت. اما جو حاکم آن زمان، نوشتن چنین داستانهایی را نمی پسندید و این گونه نوشتن را حاصل ذهن یک دختر نوجوان تازه بالغ می دانست که با نوشتن داستانهای عاشقانه، مرتب از این شاخه به آن شاخه می پرد. مادرش در آن دوران حامی و پشتیبان مصمم او بود، هر چند که موضوع نویسندگی را برای دخترش جدی نمی دانست و این نوشته ها را قلیان احساسات دختر تازه بالغش می دانست که می خواهد به طریقی خودش را تخلیه کند.
دسته بندی های کتاب زنجیر عشق
قسمت هایی از کتاب زنجیر عشق

مهتا روی تخت نیم خیز شد و به بدنش کش و قوسی داد. درست مثل گربه ای که خسته است و از بیرون کردن رخوت از تن احساس خوشی دارد. کنار پنجره رفت و پرده ی ضخیم را کنار زد و لبخندی از فرط مسرت زد. همه جا سفید بود ، پنجره را باز کرد و باد سردی از سمت برف های انبوه به اتاقش هجوم آورد. روی تخت دراز کشید و از خنکی ملافه ی روی آن لذت برد . چشمانش را بست و خود را به دست افکارش سپرد. به مهمانی شب گذشته فکر میکرد ، مهمانی ای که فقط محفل ثروتمندانی مثل پدرش بود . مهتا همیشه فکر می کرد چرا من اینگونه ام؟با آنها هستم ولی از آنها دورم ؟! با فرزندان دوست پدرم شطرنج و گلف بازی می کنم ، به مهمانی هایشان می روم و آنها را به مهمانی دعوت میکنم.به چاپلوسی هایشان درباره ی خود گوش می دهم و می گذارم آنها از من الهه ی ونوس بسازند و ستایشم کنند.به تعاریفشان لبخند می زنم و اقرار می کنم که آنها شکسته نفسی می کنند. تا به حال چند نفر از آنها مرا برای ازدواج با فرزندان خود کاندید کرده اند...

نظر کاربران در مورد "کتاب زنجیر عشق"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خیلی کتاب خوبیه ولی وسطاش اعصاب خورد کنه

1403/01/31 | توسطکاربر سایت
0
|

کتاب خوبیه ولی اون وسطاش آدمو اینقدر عصبانی می‌کنه که آدم می‌خواد کتابو بکوبه به دیوار!

1402/05/24 | توسطسهیل - کاربر سایت
0
|

کتاب خوبیه ولی وسطاش اعصاب خوردکنه

1401/07/02 | توسطکاربر سایت
0
|

اینو در نوجوانی خوندم کتب خوبیه

1401/03/07 | توسطکاربر سایت
2
|