لیتسی خانم با دسته ی جارو تار عنکبوتی را که به سقف آشپزخانه اش چسبیده می اندازد پایین. پیرزن از دیدن خون آشامی فسقلی که لای تار عنکبوت خوابیده، هاج وااج می شود و وحشت زده می گوید: «ای داد، نمی توانم باور کنم مگر اصلا چنین چیزی ممکن است؟» اما بعد از آن که از حالت شوک بیرون می آید. تصمیم می گیرد به خفاشک با شیشه شیر کوچولویی شیر دهد و خودش یواش یواش بزرگش کند. خفاش کوچولوی لیستی خانم که به جای خون شیر می مکد. خصوصیت حیرت انگیزی پیدا می کند: هروقت با آدمی عصبی یا خشن روبه رو می شود. فوری به کیسه صفرایش نیش می زند و تمام زهرش را بیرون می کشد... .
درباره رناته ولش
رناته ولش متولد سال 1937 در وین اتریش نویسنده در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان است. بیش از یک بار نویسنده کودکی خود را بیچاره توصیف کرده است، واقعیتی که او به مرگ زودهنگام عزیزان (مادر و پدربزرگش)، نتیجه مبهم، احساس گناه و زندگی در جنگ جهانی دوم نسبت می دهد.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.