به گفته ی مورخان، زمانی که تمدن های دنیای باستان تازه در حال شکل گیری بودند یعنی تقریبا ۷۰۰۰ ق م، سازهای موسیقی به درجه ای از پیچیدگی در طراحی رسیده بودند که تا امروز هم قابل استفاده اند. به عنوان مثال، بعضی از فلوت های ساخته شده از استخوان را که در این مقطع زمانی پیدا شده اند، هنوز هم می توان نواخت و اجراهای کوتاهی با آن ها ضبط شده است که شنونده ی امروزی هم بتواند صدای این سازها را بشنود همچنین خطوط تصویری و تزیینات مربوط به خاک سپاری مردگان در ۳۵۰۰ ق م نشان می دهند که مصریان از هارپ و کلارینت دو قمیشی و شلیاق (لیر) و نوعی فلوت مخصوص خودشان در این مراسم استفاده می کرده اند. تا ۱۵۰۰ ق.م، اقوام هیتی شمال سوریه با اصلاح و تغییر طراحی سنتی لوت هارپ مصری، اولین گیتار دو سیمه را اختراع کرده بودند که دسته ای بلند و پرده بندی شده، گوشی کوک کردن و یک بدنه ی طنین توخالی برای تقویت صدایی که از سیم ها تولید می شد داشت.
درباره ی موسیقی دوران باستان سوالات بی پاسخ زیادی وجود دارد، مثل اینکه چرا فرهنگ ها و تمدن های گوناگونی که کاملا دور از هم بوده اند و هیچ مراوده ای با هم نداشته اند، موسیقی مشابهی داشته اند. خیلی از تئوریسین ها به این نتیجه رسیده اند که احتمالا علتش این است که برخی الگوهای خاص به گوش انسان خوش می آیند و برخی دیگر این طور نیستند، با این توصیف، تعریف خیلی ساده ای که می توان از تئوری موسیقی ارائه کرد این است که تئوری موسیقی کاوشی است در این موضوع که چرا موسیقی به گوش درست یا نادرست می آید. به زبان دیگر، مقصود و هدف تئوری موسیقی توضیح دادن این مطلب است که چرا بعضی نواها طور خاصی به گوش می آیند و اینکه چطور می توان دوباره آن ها را تولید کرد.