1. خانه
  2. /
  3. کتاب رادیو گلف

کتاب رادیو گلف

نویسنده: آگوست ویلسن
3.9 از 1 رأی

کتاب رادیو گلف

Radio Golf
انتشارات: نیلا
٪15
120،000
102،000
معرفی کتاب رادیو گلف
"رادیو گلف" واپسین بخش از "چرخه‌ی پیتسبورگ" آگوست ویلسن است - مجموعه‌ای ده‌گانه که در آن، هر نمایشنامه صدای یک دهه از قرن بیستم را برای جامعه‌ی آفریقایی‌-آمریکایی به صحنه می‌برد. این آخرین پرده، در دهه‌ی ۱۹۹۰ می‌گذرد، زمانی که صدای پیشرفت با پژواک گذشته درمی‌آمیزد، و صداقت فردی در برابر خواسته‌های عمومی به چالش کشیده می‌شود. ویلسن در این اثر، با زبانی آمیخته از رئالیسم شاعرانه و بینشی اجتماعی، چرخه‌ی خود را با تأملی تلخ و پرشور به پایان می‌برد: آیا در سودای صعود، می‌توان ریشه‌ها را نادیده گرفت؟
در دل روایت، هارموند ویلکس ایستاده - مردی تحصیل‌کرده، مدرن، و سودای شهرداری در سر دارد. با همراهی همسرش مامه و شریک تجاری‌اش روزولت هیکس، پروژه‌ای جاه‌طلبانه را برای نوسازی منطقه‌ی هیل کلید می‌زند؛ طرحی که نوید نظم، رونق و چهره‌ای نو به شهر می‌دهد. اما جرقه‌ای کوچک در اسناد ملک، او را درگیر گذشته‌ای می‌کند که با ساختمان‌ها دفن نشده‌اند. خانه‌ای قدیمی، شخصیتی به‌نام جوزف بارلو، و شبحی از خاطره، هارموند را با پرسشی عمیق روبه‌رو می‌سازند: مرز میان پیشرفت و خیانت به گذشته کجاست؟
"رادیو گلف" پرسشی است درباره‌ی مسئولیت: نسبت ما با سرزمینی که در آن بالیده‌ایم، با مردمی که پیش از ما آمده‌اند، و با صدایی که پیشرفت از ما می‌طلبد، چیست؟ ویلسن در دل تضاد میان معماری نوین و خانه‌ای فراموش‌شده، میان جاه‌طلبی سیاسی و صداقت تاریخی، نقشه‌ای می‌کشد از کشمکش‌های هویتی در جهان پس از حقوق مدنی. هارموند، در تعقیب رویایی مدرن، ناگهان در آیینه‌ی گذشته‌ی محله‌اش خود را بازمی‌شناسد. ویلسن، با ظرافت، نشان می‌دهد که چگونه حذف فرهنگی می‌تواند در قالب پروژه‌های عمرانی پنهان شود، و چگونه هر حرکت به‌سوی آینده، بدون احترام به آنچه بوده، در نهایت به تهی‌بودن می‌انجامد. "رادیو گلف" همچنین به این می‌پردازد که رهبری واقعی، نه در سخنرانی‌ها، که در لحظه‌های سکوت و انتخاب‌های دشوار شکل می‌گیرد.
"رادیو گلف" نمایشی‌ است آرام اما عمیق، که با ضرب‌آهنگی درونی، پرونده‌ی "چرخه‌ی پیتسبورگ" را می‌بندد. نه با طنین طبل، که با صدای اندیشه‌ای صادق. آگوست ویلسن در آخرین اثرش، آینده را پیش رو می‌گذارد و می‌پرسد: برای رفتن، چه چیزهایی را می‌توانیم پشت سر بگذاریم؟ و چه چیزهایی را هرگز نباید؟ این نمایشنامه، نه فقط نقطه‌ی پایان، که نقطه‌ی تأملی‌ است درخشان برای نسلی که میان یاد و فردا ایستاده‌اند.
درباره آگوست ویلسن
درباره آگوست ویلسن
نمایشنامه نویس آمریکایی بوده است. میراث منثور او مجموعه ای از ۱۰ نمایشنامه با نام دوره پیتزبورگ می باشد که به خاطر دو نمایشنامه از این سری ۱۰ تایی جایزه پولیتزر را بدست آورده است که هر کدام از این جوایز در دهه متفاوتی کسب شده است.
قسمت هایی از کتاب رادیو گلف

استرلینگ: یادته یه بار مشت زدم تو دهنت؟ اون موقع کارم همین بود، با مشت می زدم تو دهن ملت. حالی می داد. اون موقع از دست همه عصبانی بودم. حالا دیگه از این غلطا نمی کنم. یادت می آد؟ هارموند: آره یادم می آد. استرلینگ: چرا تو هم جوابمو با مشت ندادی؟ چیزی نبود که، یه کم مشت پرونی بود. ریموند جوابمو با مشت داد. آخ، بابت چیزی که راجع به ریموند شنیدم حالم گرفته شد. وقتی شنیدم دلم می خواست زار بزنم. یکی بهم گفت «می گن ریموند ویلکز تو ویتنام کشته شده.» خیلی حالم بد شد.

مقالات مرتبط با کتاب رادیو گلف
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب رادیو گلف" ثبت می‌کند