کتاب خرنامه

Memoirs of a Donkey
کد کتاب : 21051
شابک : 978-9649225746
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 224
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 14
زودترین زمان ارسال : 12 آذر

معرفی کتاب خرنامه اثر محمدحسن خان اعتمادالسلطنه

کتاب "خرنامه" یک اثر ادبی ماندگار است که توسط محمد حسن خان اعتمادالسلطنه نوشته شده و توسط علی دهباشی با عنایت و دقت فراوان جمع‌آوری گردید. این اثر، یک داستان اجتماعی است که از نوع دیگری به نام "منطق الوحش" یا به عبارتی "الحمار یحمل اسفارا" ترجمه و منتشر شده است. منشاء اصلی این کتاب به خاطرات یک خر بازمی‌گردد. این داستان، به عنوان یکی از قصه‌هایی که برای سرگرمی و سرزندگی نوجوانان نوشته شده، به خواننده‌ها یک تجربه ادبی شیرین و لذت‌بخش ارائه می‌دهد و در کنار این مسأله، مفاهیم آموزنده و نکات پرباری را نیز تدریس می‌کند.

اعتمادالسلطنه با کتاب "روزنامه خاطرات" به عنوان مهمترین اثر تاریخی او شناخته می‌شود. این روزنامه توسط وی در دوران ناصری نگاشته شده و در آن دوره نقش بسزایی داشت. علاوه بر این اثر، نویسنده روزنامه خاطرات کتب و ترجمه‌های دیگری نیز انجام داده است که هر یک از آن‌ها در زمینه‌های خاص خود اهمیت دارند. "خرنامه" یکی از این کتب مهم به حساب می‌آید.

اطلاعات بیشتری در مقالاتی که پس از این یادداشت ذکر شده، ارائه شده و به تفصیل به زندگی شخصیت نویسندگی و همچنین به اثر "خرنامه" پرداخته شده است. این مقالات توسط آقایان: سید فرید قاسمی، دکتر فریدون آدمیت و مجتبی مینوی نگاشته شده و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهند.

نسخه‌ای که در چاپ کنونی کتاب "خرنامه" به کار رفته، نسخه‌ای از کتابخانه ملی است. در آغاز این کتاب، جزئیاتی از زندگی محمد حسن اعتمادالسلطنه و نسب او آمده و تاریخ تولد او ذکر شده است. مادر او، خانم خورشید، از نواده مصطفی قلی خان بوده و پدر او نیز به نام علیخان مقدم مراغه‌ای شناخته می‌شود. اعتمادالسلطنه به دلیل ارتباط و همکاری پدرش با دربار ناصرالدین شاه قاجار، در سال ۱۲۶۷ قمری، برای تحصیل در رشته پیاده نظام به مدرسه دارالفنون اعزام شد.

کتاب خرنامه

محمدحسن خان اعتمادالسلطنه
محمدحسن خان مقدم مراغه‌ای (۲۶ شهریور ۱۲۲۲ مراغه، ۱۴ فروردین ۱۲۷۵ تهران)، ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتمادالسلطنه، از رجال دربار دورهٔ قاجار و عهد ناصرالدین شاه و صاحب کتاب‌های بسیار بود. پدر وی حاجی علی خان نام داشت، او فراشباشی ناصر الدین شاه و قاتل امیر کبیر بود.پدرش حاجی علی خان اعتمادالسلطنه، حاجب‌الدوله دربار ناصری بود و مادرش دختر آقاخان سردار و نوه مصطفی‌قلی‌خان قاجار. سایر اجداد او نیز عمدتاً خدمتگزار دودمان قاجار بوده‌اند. وی در مدرسه دارالفنون تحصی...
قسمت هایی از کتاب خرنامه (لذت متن)
درازگوش پس از آنکه از چراگاه بیرون آمد، مدتی با جده «تاری وردی» می زیست. چون دولت به تاری وردی روی آورد، خویشاوندان او ترک روستا گفتند و «مذلت دهقانی را به فضیلت تمدن» تبدیل ساخته، به شهر رفتند. تاری وردی اشاره بـــه «میرزا حکیم باشی رشتی امین الاطباء» است که آن ایام معالجه خانواده امین السلطان وری بود. «خدایش رحمت کند که الحق تاری وردی» بود. آن روزگار هم گذشت و خرما عاقبت بخیر گذشت. پس از می دانست و به درستی خدمت می کرد. این طایفه خران نه احمق ند و نه حق ناشناس. قلبی پاک و حساس دارند؛ پاداش نیکی را به نیکی می دهند. و از خیلی جهات بر آدمی مردم آزار شرف دارند و...