«خانه دور می شود من پای دیوارهای رفته مانده ام. عابران خسته و کج در پایان یک روز کاری کج از پیاده رو های کج راست به سوی خانه شان می روند. خانه رفته است من به دیوارهای رفته تکیه داده ام. و کوچه ی کج هی کج کج کج»