نولته با بیش از نیم قرن پژوهش و اندیشه ورزی، نامی ماندگار از خود در گستره تاریخ نگاری فیلسوف بود که عینیات تاریخ را دستمایه اندیشه گری درباره اکنون و آینده می کرد و منظور از تاریخ اندیشی نیز همین است. نولته در دهه 1960 با آثار درخشانی در حوزه فاشیسم پژوهی به عرصه اندیشه گام نهاد. پس از تکمیل «پدیدارشناسی فاشیسم» در دو دهه بعد با آثاری درباره مارکسیسم، انقلاب صنعتی، جنگ سرد و جنگ داخلی جهانی، فراز و فرود ایدئولوژی های عصر جدید را از آغاز تا پایان بررسی کرد. در میان دهه 1980 مناقشه نظری میان او و یورگن هابرماس جنجالی بزرگ در آلمان پدید آورد که خیل گسترده ای از روزنامه نگاران، نویسندگان، تاریخ نگاران و متفکران را به درون خود کشید. از آن پس تلاشی خستگی ناپذیر برای ساکت کردن نولته آغاز شد که تا پایان عمرش در سال 2016 ادامه داشت. نولته پس از دعوای تاریخ نگاران به نگارش آثاری فلسفی تر درباره «وجود تاریخی» انسان و تاریخ اندیشی پرداخت و حتا در واپسین سال های عمرش، ایدئولوژی پژوهی خود را بسط داد و به واکاوی اسلام گرایی رسید. او که شاگرد مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی بود، به تاریخ دانی فلسفه پرداز تبدیل شد؛ صندلی اش را در جایی میان تاریخ و فلسفه نهاد و با آمیختن این دو مجموعه ای ارزشمند از کتاب ها را در زمینه «تاریخ اندیشی» به رشته تحریر در آورد.
کتاب ارنست نولته