1. خانه
  2. /
  3. کتاب سه نفر در برف

کتاب سه نفر در برف

نویسنده: اریش کستنر
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.75 از 4 رأی

کتاب سه نفر در برف

Drei Männer im Schnee
انتشارات: نیلوفر
٪15
225000
191250
2.75 از 2 رأی

کتاب سه مرد در برف

Drei Männer im Schnee
٪15
100000
85000
معرفی کتاب سه نفر در برف
مشاور محرمانه و خوش اخلاق توبلر می خواهد مردم را مطالعه کند. او با نام ادوارد شولز در یک مسابقه شرکت می کند. شولز جایزه دوم را از آن خود کرد: ده روز اقامت در هتل بزرگ هتل زو بروکبورن در کوه های آلپ. توبلر به آنجا می رود تا تجربه واکنش مردم نسبت به یک مرد فقیر را تجربه کند. او به عنوان یک همراه ، خادم دیرینه خود یوهان را با خود می برد که هنگام اقامت در هتل مجبور است نقش یک صاحب کشتی ثروتمند را بازی کند.


این پیچیدگی در کارهای کوستنر بار دیگر در «سه نفر در برف» آشکار می شود. زیرا داستان با یک داستان مختصر و داستان کوتاه Inferno در هتل همراه است. و این نسخه کاملا متفاوتی از کمدی هتل را نشان می دهد.

اریش کوستنر نویسنده این اثر، که قبلا مورد علاقه ناسیونال سوسیالیست های حاکم در آن زمان نبوده و عملا از انتشار منع شده بود ، کتاب "سه نفر در برف" را با نام مستعار رابرت نونر به عنوان یک کمدی در سال 1934 منتشر کرد. اولین نمایش از اثر او در 7 سپتامبر 1934 در تئاتر برمن (کارگردان: فریتس زالفلد) با موفقیت زیادی همراه بود.
این کتاب توسط سروش حبیبی به فارسی برگرداند شده است.
درباره اریش کستنر
درباره اریش کستنر
امیل اِریش کِستْنِر (به آلمانی: Emil Erich Kästner) با نام مستعار ملخیور کورتز (Melchior Kurtz) (زاده ۱۳ فوریه ۱۸۹۹ در درسدن - درگذشته ۲۹ ژوئیه ۱۹۷۴ در مونیخ) نویسنده، شاعر، فیلم‌نامه‌نویس و طنزپرداز آلمانی بود که بیشتر به خاطر شوخ‌طبعی، اشعار تیزبینانه اجتماعی و پرداختن به ادبیات کودکان شناخته شده‌است. اِریش کستنر پس از گذراندن دوره تربیت معلم، در سال ۱۹۱۷ و در بحبوحهٔ جنگ اول جهانی به عنوان سرباز به جبهه‌های جنگ فرستاده شد. در جبههٔ جنگ به بیماری قلبی دچار گشته و در حالی که به شدت ضعیف و بیمار شده بود، به خانه بازگشت. بعد از بازگشت از جبهه‌های جنگ نخست در یک بانک شروع به کار کرد و سپس به تحصیل در رشته «زبان و ادبیات آلمان»، تاریخ و فلسفه پرداخت. از سال ۱۹۲۷ میلادی به عنوان نویسنده و خبرنگار غیر وابسته، در شهر برلین اقامت گزید. اولین آثار او شامل نمایشنامه‌های انتقادی و سیاسی آمیخته به طنز می‌باشد. در سال ۱۹۳۱ میلادی با نوشتن رمان «فابیان» نیش تیز قلم را متوجه فاشیسم، ارتش سالاری و بینش منحط خورده بورژوازی نمود. همگام با خلق آثار ادبی و نمایشنامه هائی مانند «مدرسه دیکتاتورها» با شماری از نشریات در ستون انتقادی- سیاسی- علمی همکاری می‌کرد. فیلم نامه و داستان‌های کودکان که به شیوه‌ای مهیج در ارتباط با آموزش آنان می‌نگاشت از جمله فعالیت‌های اریش کستنر است که معروفترین آن‌ها «امیل و کارآگاهان» می‌باشد. این کتاب به صورت فیلم و تئاتر نیز نمایش داده شده‌است. امیل و کارآگاهان به سی زبان مختلف ترجمه و جزو آثار جاودانه ادبیات کودکان محسوب می‌شود. اریش کستنر به علت فعالیت‌های سیاسی مجبور بود که نوشته‌هایش را غالباً با اسم مستعار منتشر کند، اسامی مستعاری که وی استفاده می‌کرد، عبارت بودند از: Melchior Kurtz ملشیور کورتس، Robert Neuner، روبرت نوینر و عیره. علی‌رغم به آتش کشیدن آثارش به وسیله فاشیست‌ها در سال ۱۹۳۳ میلادی و سلب کامل حقوق و آزادیهای نویسندگی از وی در سال ۱۹۴۲ میلادی، هرگز به خارج از آلمان مهاجرت نکرد و کتاب‌هایش را در دیگر کشورها منتشر نمود. بعد از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ میلادی، اریش کستنر سردبیری ستون ادبی- انتقادی نشریه «نویه زایتونگ» در مونیخ و مدیریت مجله نوجوانان «پنگوئن» را به عهده گرفت. در سال ۱۹۵۷ میلادی به مقام ریاست انجمن قلم آلمان فدرال و در همین سال به دریافت جایزه گئورگ-بوشنر مفتخر شد. در این هنگام شصت ودوساله بود.

قسمت هایی از کتاب سه نفر در برف

یوهان، پیشخدمت، سیگار برگ آورد و برای آقای توبلر فندک کشید. دوشیزه هیلده، دختر توبلر، فنجان های قهوه را روی میز گذاشت. خانم کونکل و پیشخدمت داشتند اتاق را ترک می کردند. دم در یوهان پرسید: «جناب رایزن عالی فرمایشی ندارید؟» توبلر گفت: «بنشینید! یک فنجان قهوه با ما بخورید. کونکل هم بنشیند! یک سیگار برگ هم لای لبانتان نابجا نیست. بردارید!» خانم کونکل گفت: «شما که می دانید من سیگاری نیستم!» هیلده خندید. یوهان یک سیگار برگ برداشت. آقای توبلر نشست. و گفت: «بنشینید، فرزندان! می خواهم یک خبری به شما بدهم.» هیلده گفت: «لابد باز یکی از آن دسته گل ها را به آب داده ای!» خانم کونکل نالید که: «خدایا خودت رحم کن!» (دردش این بود که دلش همیشه گواهی بد می داد.) توبلر دستور داد: «ساکت! یادتان هست که من چند ماه پیش به کارخانه های پاک و سفید نوشتم که بد نیست مسابقه ای ترتیب بدهند؟» حاضران سر به تأیید تکان دادند.

خانم کونکل گفت: «بله، این هم ممکن است. وقتی آدم ارباب کارخانه ها باشد برنده شدن مشکل نیست!» آن وقت کمی در فکر فرو رفت و عاقبت به تأکید گفت: «ولی روسای کارخانه تان چرا جایزه اول را به شما ندادند؟» هیلده گفت: «کونکل. شما را باید با تفنگ بادی تیرباران کرد!» یوهان گفت: «بعد هم جای تیرها را با مرزنگوش و سیب پر کرد.» خانم کونکل، که زن سالخورده تنومندی بود با بغض در گلو گفت: «این هم مزد زحمت های من!» ولی یوهان مأیوس نشد و توضیح داد که: «مدیران کارخانه ها که شرکت کنندگان را نمی شناخته اند.» «یعنی چه؟ جناب رایزن عالی خودشان الان گفتند که جایزه را برده اندا»

مقالات مرتبط با کتاب سه نفر در برف
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب سه نفر در برف"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب سه نفر در برف نوشته‌ی اریش کستنر، نویسنده، شاعر و طنزپرداز آلمانی است. نویسنده این داستان را در آستانه‌ی 35سالگی و پیش از آنکه ممنوع‌القلم گردد و نوشته‌هایش در تظاهرات فاشیستی آتش زده شوند، نوشت؛ ازهمین‌رو در این اثر نشانه‌های دوران هیتلر را می‌توان ملاحظه کرد. داستان کتاب سه نفر در برف درباره‌ی مسابقه‌ا‌ی ادبی است که یک شرکت تولیدکننده‌ی پودر لباس‌شویی آن را برگزار می‌کند و جایزه‌ی آن ده روز اقامت در هتلی بزرگ در کوه‌های آلپ است. در این مسابقه دو نفر برگزیده می‌شوند که یکی از آن‌ها آقای توبلر، رئیس خود شرکت تولیدکننده‌ی پودر لباس‌شویی است. او با نامی مستعار در این رویداد شرکت کرده و به‌عنوان برنده هم انتخاب می‌شود. برنده‌ی دیگر فرد تحصیل‌کرده‌ی فقیری است که با رئیس شرکت در این سفر همراه می‌شود. آقای توبلر تصمیم می‌گیرد با همین شخصیت جعلی به سفر برود و خود را فردی فقیر جا بزند. از طرفی برنده‌ی دیگر مسابقه هم خود را فردی ثروتمند معرفی می‌کند. در این داستان حضور دو فرد از دو دنیای متفاوت که نقاب‌های جعلی بر صورت زده‌اند و ادای کسی را که نیستند درمی‌آورند، استعاره از وضعیت نابه‌سامان آدم‌هاست. در فضای کتاب ظواهر مهم و ارزشمندند و جامعه‌ی آلوده به ریا انسان‌ها را برحسب همین ظواهر قضاوت می‌کند.

1401/07/05 | توسطسروش کاکاوند
10
|

سلام لطفاً موجود کنید

1401/03/28 | توسطامیر محمد مدملی
0
|

لطفاً این کتاب رو موجود کنید.

1400/11/30 | توسطحسین حضرتی
2
|