جدال حاصله در مورد کاستی های اعتقاد نظریه اقتصادی نئولیبرال به رقابت نامحدود در بازار آزاد و تأثیر آن بر جهان در حال توسعه، تحریک کننده است و ممکن است کلید معجزات مشابه برخی از مشکل دارترین اقتصادهای جهان باشد.
شفاف ، عمیقا آگاهانه و روح بخش با تصاویر برجسته ... تجزیه و تحلیل قاطع [چانگ] نشان می دهد که چگونه و چرا ، نسخه های مبتنی بر آموزه های سلطنتی آسیب های شدیدی به ویژه به آسیب پذیرترین و بی دفاع ترین افراد وارد کرده است و احتمالا این روند ادامه خواهد داشت .
من این کتاب را به افرادی که علاقه مند به این مسائل هستند - یعنی همه - توصیه می کنم.
البته، « معجزه » ی اقتصادی کره پیامدهای منفی خود را نیز داشت. در روستاها، بسیاری از دختران خانواده های تنگدست به مجرد پایان تحصیلات دبستانی در سن ۱۲ سالگی، برای « خلاصی خانواده از شریک نان خور اضافی » ، مجبور می شدند به جستجوی کار بروند و درآمدی کسب کنند تا دست کم یک برادر بتواند ادامه تحصیل دهد. سرانجام بسیاری از آنها خدمتکاری خانواده های طبقه متوسط شهری بود که در قبالش، به آنها جا و غذا و، اگر اقبال با آنها همراه بود، مختصری پول توجیبی می دادند. سایر دختران، و پسرانی که بخت کمتری داشتند، در کارخانه هایی استعمار می شدند که شرایط کار در آنها یادآور « کارخانه های غمبار و شیطانی » سده ی نوزدهم یا بیگارخانه های امروزی چین بود. در صنایع نساجی و پوشاک، یعنی صنایع صادراتی اصلی، کارگران اغلب به مدت ۱۲ ساعت یا بیشتر در شرایطی بسیار خطرناک و ناسالم و با دستمزد اندک کار می کردند. بعضی از کارخانه ها از ترس اینکه کارگران برای رفتن به دستشویی فرصتی بخواهند و این فرصت اضافیْ سود ناچیزشان را بر باد دهد، در غذاخوری شان سوپ سرو نمی کردند. در صنایع سنگین نوظهور مثل خودروسازی، فولاد، مواد شیمیایی، ماشین آلات و غیره شرایط بهتری حاکم بود اما، روی هم رفته، کارگران کره ای، با میانگین هفته ای ۵۳ تا ۵۴ ساعت کار، بیش از کارگران تقریبا هر نقطه دیگر جهان کار می کردند. بیغوله های شهری سر بر می آوردند. از آنجا که این بیغوله ها معمولا در کوه های کم ارتفاعی شکل می گرفتند که بخش زیادی از چشم اندازهای کشور کره را تشکیل می دهد، به تقلید از یک سریال طنز پرطرفدار دهه ی ۱۹۷۰، این بیغوله ها را « محله های کره ماه » می نامیدند. خانواده های ۵-۶ نفره در یک اتاق تنگ می چپیدند و صدها نفر مجبور بودند از یک توالت و یک شیر آب مشترکا استفاده کنند. نهایتا، پلیس با توسل به زور، ساکنان را بیرون می راند و در محله هایی پرت تر، با کوره راه ها و سرویس های بهداشتی ای حتا بدتر از محله قبلی، پیاده شان می کرد تا در محل بیغوله ی تخلیه شده فضا برای احداث بلوک های آپارتمانی جدید برای طبقه ی متوسط رو به گسترش فراهم شود.
لطفا موجودش کنید