کتاب ولع مقدس

Sacred Hunger
کد کتاب : 22785
مترجم :
شابک : 978-9646688636
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 672
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1992
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

برنده جایزه بوکر سال 1992

معرفی کتاب ولع مقدس اثر بری آنسورث

"ولع مقدس" کتاب تحسین شده به قلم " بری آنسورث"، داستانی است که در اواسط قرن هجدهم اتفاق افتاده و محوریت آن یک تاجر لیورپولی، یک کشتی از بردگان و مسیری انحصاری برای تجارت برده از دریای آتلانتیک می باشد. دو شخصیت اصلی داستان، اراسموس کمپ، پسر تاجر ثروتمندی از لنکشایر و متیو پاریس، پزشک و دانشمندی است که به سفر می رود. درون مایه ی اصلی داستان، حرص و ولع بوده و موضوع برده داری، فضای عمده ای است که "ولع مقدس" در آن شکل می گیرد. داستان از شخصیت های گسترده و زیادی برخوردار است که برخی فقط در یک صحنه ظاهر می شوند و برخی به صورت مداوم حضور داشته و در جزییات ظریف، توصیف می شوند. قلم "بری آنسورث" از عنصر ظلم و وحشت بهره گرفته و گاه در این بین از کمدی و طنز نیز استفاده می کند.
"ولع مقدس" کاوشی میخکوب کننده و جذاب درباره ی قدرت، تحکم و طمع است که از این حرص و ولع برای گستردن امپراتوری خود و بهره کشی استفاده می کند. انگلستان به فضایی برای تجارت برده تبدیل شده و این وضعیت سراسر اجتماع گسترش یافته است. ویلیام کمپ، تاجری است که ثروتش در حال سقوط بوده و او آخرین شانس خود را با یک کشتی از بردگان امتحان می کند. پسرش اراسموس به این ثروت برای ازدواج با زنی از طبقه ی بالاتر که عاشق اوست، احتیاج دارد و متیو پاریس، چون هرچه که دوست داشته از دست داده، حالا به طبابت روی عرشه مشغول شده است. با پخش شدن یک بیماری میان بردگان و واکنش شدید ناخدا، شورشی در کشتی برپا شده و ملوانان و بردگان به هم می پیوندند تا جامعه ای مخفی و آرمان گرایانه در دشت های فلوریدا برپا کنند. اما انتقام کمپ جوان در انتظار آنان خواهد بود.

کتاب ولع مقدس

بری آنسورث
بری آنسورث متولد 10 اوت ۱۹۳۰ و در گذشته ۴ ژوئن ۲۰۱۲ ، نویسنده اهل بریتانیا بود.وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزه ادبی من بوکر شده‌است.
نکوداشت های کتاب ولع مقدس
This brilliantly suspenseful period piece about the slave trade in the 18th century is also a meditation on how avarice dehumanizes the oppressor as well as the oppressed.
این اثر سرشار از تعلیق و درخشان درباره ی تجارت برده در قرن هجدهم، نشان می دهد که چطور طمع، انسانیت را هم از مظلوم و هم از ظالم می ستاند.
Chicago Tribune Chicago Tribune

Wonderful and heartbreaking....It is a book of grace and meditative elegance, and of great moral seriousness.
شگفت انگیز و نفس گیر...کتابی ظریف، با شکوهی آرامبخش و جدیت اخلاقی والا.
New York Times Book Review New York Times Book Review

Utterly magnificent....By its last page, you will be close to weeping.
کاملا شکوهمند...با رسیدن به آخرین صفحه چشمانتان نمناک خواهد شد.
Washington post Washington post

قسمت هایی از کتاب ولع مقدس (لذت متن)
اراسموس به طرف دیگر و به گستره بی موج دریا نگاه کرد. آسمان صاف بود. در سمت شرق هنوز بارقه هایی از نور خورشید دیده می شد. می دانست که فاصله زیادی با بندر ندارند، اما هیچ نشانی از بندر نبود؛ دریا و آسمان در خطی روشن به هم رسیده بودند. در ساحلی به پهنای همین دریا خاطره کودکی اش به یادش آمد. پاریس او را بلند کرده بود و خاک رویش را تکانده بود. این برای این نبود که جلوی پیروزی اش را بگیرد الان این را می دانست، شاید همیشه هم این را می دانسته بلکه برای آن بوده که او را از شکست نجات دهد. این از روی مهربانی بوده، شاید هم عشق. فقط قدرتی برتر باعث شده بود که پسرخاله اش این کار را با او بکند. هیچ کس از آن وقت تا حالا این قدر قوی نبوده. و الان دیگر هیچ کس قوی نبود. پاریس مرده بود و دیگر نمی توانست مانع از شکستش شود. از آن روز صبح که کاپیتان فیلیپز با داستان کشتی به گل نشسته پیشش آمده بود، به این فکر کرده بود که شاید پاریس در این دنیا باشد و به زندگی اش معنا و هدف بدهد. سارا هم یک بار این کار را کرده بود. حالا الان چه مانده بود؟ فکر می کرد شکستش در این بوده که نتوانسته پاریس را تحویل طناب دار بدهد؛ اما الان می دانست که بدترین چیز این بود که نتوانسته بود پسرخاله اش را زنده نگه دارد.