نزد فروید و یونگ چیزی به نام خواب های آشفته بی معنا یا اصغاث احلام وجود ندارد. براین تفاوت باید درنگ کنیم. تعبیر خواب تنها در عصر مدرن به علمی دقیق و روشمند تبدیل می شود که قواعدش را از بررسی تک تک ابژه ها و در این جا رویاها می گیرد و نه این که ابژه ها را با مقولات کلی از پیش تعیین شده منطبق کند. در قدیم کسی که خوابی زشت و عفن و درهم و برهم می دید، خوابش نه فقط مشمول رویای صادقه نمی شد بل آن را ناشی از آشفتگی مزاج یا پریشانی روانی می گرفتند بی آن که در تعبیر درونمایه رویا کوششی به خرج دهند.
نظریه تلمودی برای برخی از نمادها تعابیر عام قرار داده است که در میان آن ها تعابیر جنسی قابل توجهی وجود دارد. فروم نظریه تلمودی را از برخی جهات به نظریه فروید نزدیک می داند. در این زمان اهمیت تعبیر رویا را می توان از اشاره تلمود به وجود بیست و چهار خوابگزار رسمی در اورشلیم دریافت.