مودودی قصد داشت به یاری جماعت اسلامی، اندیشه ها و ایدئولوژی جدایی طلبانه خود را نشر دهد. او وجود افرادی را لازم می دانست که "در دعوت خود به سوی خداوند صادق باشند پیوندهای خویش را با همه چیز غیر از خداوند و طریقت او بگسلند، بر زندان،شکنجه، مصادره اموال، تهمت زنی ها و دروغ پراکنی ها صبور باشند؛ گرسنگی، تشنگی،خشونت، محرومیت، آوارگی و حتی کشته شدن و اعدام را تاب بیاورند. بذل جان را روا دارند و با خرسندی و به انتخاب خویش از دارایی خود دست کشند." با اعلام برپایی دولت پاکستان در سال ۱۹۴۷ مودودی به لاهور رفت تا مقرر جماعت اسلامی را در آنجا تاسیس کند. در سال ۱۹۴۸ تقریبا پنج ماه بعد از تشکیل دولت پاکستان، نخستین سخنرانی خود را در دانشگاه حقوق انجام داد و خواستار تشکیل رژیم پاکستان مطابق با قانون اسلامی شد و برای تحقق خواسته خود بر حکومت فشار آورد. در همان سال در نشستی عمومی در کراچی سخنرانی دیگری انجام داد به عنوان "مطالبه اسلامی مبنی بر شکل گیری نظام اسلامی". چندین بار به سبب مطالبه این امر و پافشاری بر آن بازداشت شد. خواسته ای که مودودی تا این اندازه به آن پایبند بود و حاضر به روی گردانی از آن نبود.
واقعاً جای تأسفه که از آثار عظیم مرحوم دکتر شحرور همین یک کتاب به زبان پارسی ترجمه شده ، واقعاً دیدگاههای این بزرگ مرد ستودنیه ، کسانی که عربی را میدانند این کتاب رو بخونن از ایشون: الکتاب والقرآن قرائة معاصرة ، واقعاً بی نظیره ، و اگر بزرگواری همانند دکتر ناصری طاهری زحمت ترجمه مجموعه آثار مرحوم شحرور و کسانی دیگه همچون عدنان الرفاعی رو ترجمه کنن ، بزرگترین خدمت به مردم پارسی زبانه