در خیابان کاتالین گذشته هرگز نمی خوابد، هرگز تسویه نمی شود، گذشته یک زخم باز است، زندگی ای که به صورتی اجباری زمان حال فریبنده را شکل می دهد.
این کتاب از آن کتاب های نادری است که وقتی تمام می شود دوست داری دوباره از فصل اول آن را بخوانی تا سرنوشت ایرین را بهتر بفهمی.
خیابان کاتالین رمان قدرتمندی درباره ی زندگی، مرگ و احساس گریز بشر از فضا و هدف است.
در عین حال دریافته بودند که تفاوت میان زنده ها و مرده ها صرفا تفاوتی کیفی است، تفاوتی که چندان به حساب نمی آید؛ و پی برده بودند که در زندگی هرکس تنها یک نفر هست که آدم نامش را در لحظه مرگ فریاد می زند.
این را هم فهمیده بودند که پا به سن گذاشتن گذشته را ، گذشته ای که در کودکی و آغاز بلوغشان مشخص و سربسته بود، از آنها گرفته و مثل نامه ای سرگشاده بازش کرده است. هرآنچه تا به حال برایشان اتفاق افتاده بود همچنان به گذشته شان شکل می داد، اما حالا به یکباره اوضاع فرق کرده بود. از زمان چیزی نمانده بود جز لحظاتی به خصوص، از اتفاق های مهم هیچ جز گوشه ای از آنها، از جاهای آشنا فقط پس زمینه ای از تک صحنه ای، و این گونه، در آخر کار، می فهمیدند که از میان همه چیزهایی که تا حالا به زندگی شان شکل داده است تنها یکی دو جا و چند لحظه واقعأ اهمیت دارد.
چقدر من این کتاب رو دوست داشتم، در عرض ۳ روز تمومش کردم چون بسیار روونه، شخصیتهای کتاب هرکدومشون قراره توی قلبم بمونن، خصوصا بلانکا…
داستان جنگ و روابط انسانها درروزهای سخت.ترجمه انتشارات بیدگل بهتره
تفاوت تعداد صفحه توی دو تا نشر چه قدر زیاد و نامعقوله! از قسمت مقدمه و مصاحبه احتمالی و توضیحات هم که معمولا نشر بیدگل در کتاب میگنجونه بگذریم باز با وجود قطع پالتویی هر دو نشر عجیبه!
جذاب هست؟
کتاب رو خیلی دوست داشتم داستان آدم هایی که کاملا تغییر میکنند به خاط جنگ ولی بعضی چیزهارو هیچ جنگی نمیتونه تغییر بده
عشق همیشه قربانی واقعیت است. و خانواده قربانی زیادهخواهی عده اندکی. جنگ تنها تو جبههها و میادین جنگ و اردوگاههای اسرا اتفاق نمیفته. سادهتر از اون جنگ تک تک خانوادههای کشورهای درگیر اون رو تغییر میده. از هم میپاشه و آدمهایی رو به جا میگذاره که هیچ شباهتی به زندگی قبلی خودشون ندارند.
عالیه کتابش حتما از نشر بیدگل بخونید