دوغدو برای سبزه ی سفره ی هفت سین نخود خیس می کند، اما یکی از نخودها گم می شود و بقیه را عزیز در باغچه می کارد. فردا صبح از نخودها یک درخت بزرگ می روید که لحظه به لحظه هم بزرگ تر می شود. شاخه ها عزیز و دوغدو را به زمان های گذشته می برند و چه رازها که برایشان برملا نمی کنند. راز پدر و مادر دوغدو، راز پدربزرگ و عزیز و این وسط پای غول های عاشق هم به خانه شان باز شده و چه ماجراها که پشت سرهم اتفاق نمی افتد.
کتاب دوغدو 2: پدربزرگ و غول های عاشق