کتاب تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران (گالینگور)

Technocracy
کد کتاب : 25737
شابک : 978-9648578577
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 312
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 33
زودترین زمان ارسال : ---

تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران
Technocracy
به روایت رضا نیازمند
کد کتاب : 25735
شابک : 978-9648578577
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 312
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 33
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران اثر علی اصغر سعیدی

"تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران" اثری است که در آن زندگی حرفه ای دکتر "رضا نیازمند" به قلم "علی اصغر سعیدی" به تصویر کشیده شده است. "رضا نیازمند" از چهره های برجسته ی مدیریت صنعتی بوده که بخشی از عملکرد او به دهه چهل شمسی و دوران سلطنت پهلوی دوم برمی گردد. در این دوره شاهد غلبه ی "تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران" هستیم که با وجود شکوفایی عظیم اقتصادی و تجربه ی رشد اقتصادی دو رقمی، بخش های مختلفی از آن در تاریخ گسترش صنعت ایران ناشناخته است. روایت "رضا نیازمند" از زندگی خویشتن و عملکردی که در این دوره داشته، نکاتی را آشکار می کند که در تاریخ نگاری ها ثبت نشده است و علاوه بر ایجاد سوالات متعدد در ذهن خواننده، نتایج بسیاری از پژوهش های انجام شده در این عرصه را به چالش می کشد.
"رضا نیازمند" با اشاره به این امر که تکنوکراسی یا آن طور که در فارسی گفته می شود، فن سالاری، مساله ای است که چندان در علوم سیاسی و نوشتارهای فارسی مربوط به حکومت و دولت مطرح نشده است، مشخص می کند که در دوره ی تاریخی کوتاهی که به عصر پهلوی برمی گردد، این مقوله در اوج خود بوده و بر توسعه صنعتی کشور تسلط داشته است. "علی اصغر سعیدی" از درگاه زندگی حرفه ای و صنعت گری "رضا نیازمند"، به بررسی زوایای مختلف و علل سلطه ی آن در این دوره می پردازد و "رضا نیازمند" با مرور مهم ترین رویدادهای صنعتی و اقتصادی این دوره، اشاره می کند که چطور "تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران" سبب پدیدار شدن صنایع ماشین سازی، الکترونیک، نساجی و صنایع مادر شد.

کتاب تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران

دسته بندی های کتاب تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران
قسمت هایی از کتاب تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران (لذت متن)
واقعه دیگری که از نزدیک شاهد آن بودم این بود که روزی خیامی به وزارت اقتصاد آمد و به عالیخانی و من گفت که تصمیم دارد 95 درصد دارائی خود را وقف تأسیس مدارس صنعتی در سرتاسر ایران کند و در هر شهری یک مدرسه صنعتی بسازد و تمام هزینه سرمایه ای و جاری این مدارس را خود تأمین کند. من از او پرسیدم که عدد 95 درصد چه معنی دارد؟ گفت آن پنج درصد ارثیه زن و فرزندان و وراث دیگر است. آنجا من فهمیدم که صنعت گران نه تنها به توسعه صنعت خود علاقه مند هستند بلکه به هر چیز که صنعت را توسعه دهد و رفاه ایجاد کند علاقه مندند.

اطلاعات من از سابقه پدرم بسیار کم. است مادرم می گفت که پدرم در نجف به دنیا آمد پدرش از اعضای حکومتی عثمانی بوده و شغل نسبتا مهم دولتی در نجف داشت. از سال ها قبل ایران ادعای مالکیت و حکومت بر عتبات عالیات که شیعه نشین بود داشت ولی حکومت عثمانی این ادعا را قبول نداشت. در زمان ناصرالدین شاه بین حکومت ایران و دولت عثمانی توافق شد که ایران حکومت عثمانی بر عتبات را قبول کند مشروط بر اینکه اعضای حکومتی که عثمانی به عتبات عالیات می فرستد با تصویب دولت ایران باشد. گویا پدر پدرم هم جزو اعضای حکومت عثمانی بوده که با تصویب و موافقت دولت ایران در نجف شغل دولتی داشته است. در آن روزگار شیعیان عراق در تابستان که هوای عراق بسیار گرم می شده به همدان می رفتند تا از گرما خلاص باشند. به این صورت همدان ییلاق شیعیان عتبات بوده و آنها در همدان خانه و زندگی داشته اند. عده ای نیز همیشه در همدان زندگی می کردند و کار و کاسبی داشته اند .