عقدۀ اختگی مجموعه ای از باورها و هیجانات دوران کودکی است که با آگاهی در حال شکل گیری فرد نسبت به یک هویت جنسی تثبیت شده، ارتباط دارد. از جمله اینکه پسربچه ها باور دارند مادر زمانی قضیبی داشته که به دست پدر یا جانشین او قطع شده و آلت جنسی خود او نیز ممکن است به همین سرنوشت وحشتناک دچار شود. دامنۀ هیجانات متغیر است؛ از رد و تکذیب اولیه گرفته تا مقاومت های از سر خشمی که منتهی می شود به اعتقاد به ایدۀ نامعقول مذکور و سرانجام اضطراب شدید و تسلیم نهایی. آثار اضطراب اختگی نیز مانند عقدۀ ادیپ به شیوه ای منحصربه فرد در تاروپود زندگی هر فرد تنیده می شود و نحوۀ کنار آمدن کودک با ایدۀ اختگی پیامدهای عمیقی برای او خواهد داشت. می توان اختگی را انکار، جابه جا، فرافکنی یا جنسی کرد، یا به خود بازگرداند. دختربچه ها باور دیگری هم دارند مبنی بر این که خود آنها هم زمانی قضیبی داشته اند که وحشیانه و با بی عدالتی بریده شده است. احساس فقدان شدید یا حس آزاردهندۀ آسیب دیدگی بدن می تواند از جمله پیامدهای این اختگی خیالی باشد.
این نظریات بدرد همون غربیای بی بندوبار پیرو فروید میخوره که تمام وجود انسان و مسایل و مشکلاتشو ربط میدن به امور جنسی
متاسفم که کاملا بدون علم و دانش نظر میدهید و بدتر از آن تمام وجود انسان را در ذهن خودمساوی قرار میدهید با امور جنسی در صورتی که بخشی از وجود انسان مرتبط با موضوعات جنسی است حتما قبل از نقد مطالعه کامل انجام دهید تا نقد عادلانه داشته باشید