کاس لووود پیشهای عجیب را از پدر خود به ارث برده است. پیشهی کشتن مردگان!
پدر کاس نیز به همین شغل مشغول بود، البته پیش از آنکه به دست روحی که قصد شکارش را داشت، کشته شود. حال کاس با سلاح مرموز و مرگبار پدرش به نام آثمی، مادر جادوگرش و گربه خانگیاش که میتواند بوی ارواح را حس کند، به همهجای کشور سفر میکند و دنبال افسانهها، قصههای محلی و مردگان قاتل میگردد.
کاس به دنبال روحی که محلیها آنای خونین صدایش میکنند به شهر تاندربی آمده است و خیال میکند با سناریوی همیشگی جستجو، شکار و قتل ارواح سر و کار دارد. اما در عوض با دختری گیرافتاده در چنگ خشم و طلسمهای جادویی روبهرو میشود که پیش از این مانندش را ندیده. آنا هنوز همان لباس سفیدی را به تن دارد که در زمان قتلش در سال ۱۹۵۸ به تن داشت، با این تفاوت که حالا از آن خون میچکد. آنا از زمان مرگش تاکنون هر کسی را که پا به خانهی ویکتوریایی او گذاشته، به قتل رسانده است.
اما کاس را نمیکشد!
(برگرفته از متن ناشر)
اصلا ترسناک نبود، به درد نوجوانهای ۱۲ الی ۱۵ ساله میخوره...
من از نشر سایه گستر خوندم و بنظرم برای تینیجرا خوبه برای من خیلی جذاب نبود
ارزش خوندن داره؟
چرا انقدر گرون