ما با پول در جنگیم. نمی دانیم این جنگ کی یا حتی چرا شروع شد. ولی کار درستی به نظر می رسد. جنگ درستی ست، چون ما از پول مهم تریم. روح ما در خطر است. پول نباید روی ما قدرتی داشته باشد. ولی دارد. پس ما شعار جنگ سر می دهیم. دشنامش می دهیم. با لذت، با عصبانیت، با کینه و با غضب دشنامش می دهیم. روح های مان علیه آن بسیج می شوند، انگار که ریشه ی فساد انسانیت است. از تسلط شرورانه ای که روی ما دارد، متنفریم. از این که بدخواهانه نسبت به استرسی که در ما به وجود می آورد، بی اعتناست، بدمان می آید. طمعی را که به وجود می آورد، مسخره می کنیم. به این فکر می کنیم که چرا با بدجنسی؛ سلامتی مان، طول عمرمان و شادی مان را نابود می کند. متنفریم از این که ما را به قربانیان مفلوک قدرتش تبدیل کرده است. مثل بچه های لوس از بدبختی ای که به ما داده، ناله سر می دهیم. اگر این قدر عاشقش نبودیم، با خوشحالی تمام به آتشش می کشیدیم، تک تک اسکناس ها را. ولی ما عاشق پول هستیم. این جنگ ساختگی هرچه باشد، نمی تواند این عطش سیری ناپذیر ما را برای داشتنش، تملکش و عزیزشمردنش حتی کمی فرو بنشاند.
سلام خدمت شما لطفا این کتاب رو موجود کنید در سایت واقعا 6 ماهه دنبالش هستم پیداش نمیکنم