1. خانه
  2. /
  3. کتاب دری که به کجا باز شد

کتاب دری که به کجا باز شد

نویسنده: سالی گاردنر
3.2 از 1 رأی

کتاب دری که به کجا باز شد

The Door That Led to Where
انتشارات: پیدایش
٪15
245000
208250
معرفی کتاب دری که به کجا باز شد
کتاب «دری که به کجا باز شد» رمانی نوشته ی «سالی گاردنر» است که نخستین بار در سال 2015 به چاپ رسید. آینده ی «ای. جی. فلین» تاریک به نظر می رسد: نمره های او پایین تر از حد انتظار است، زندگی اش در خانه چندان رضایت بخش نیست، و دوستانش «لئون» و «جونیور» و «اسلیم» همیشه مشغول درست کردن دردسرهای جدید هستند. اما وقتی «ای. جی.» شغلی را در یک شرکت حقوقی در لندن به دست می آورد، همه چیز در زندگی او تغییر می کند. پیدا کردن کلیدی عجیب که نام و تاریخ تولد او رویش نوشته شده، باعث می شود «ای. جی.» دری را بیابد که عبور از آن، او را به لندن در دهه ی 1830 منتقل می کند، در جایی که اسراری در مورد پیشینه ی خانواده اش برملا می شود. اما جادوی سفر در زمان، به واسطه ی وقوع قتل هایی در گذشته و اکنون، به حاشیه می رود—همینطور به واسطه ی واقعیت های زندگی «ای. جی.» و دوستانش.
درباره سالی گاردنر
درباره سالی گاردنر
سالی گاردنر نویسنده و تصویرگر داستان های کودک انگلیسی است. او تاکنون چند جایزه برای کتاب هایش برده است. او در بیرمنگام بزرگ شده است. او دیسلكسی شدیدی دارد ، كه در سن 12 سالگی تشخیص داده شد و تا 14 سالگی خواندن را یاد نگرفت ، اما در دانشكده هنر و سپس در دانشكده نمایش بسیار خوب عمل كرد و پیش از روی آوردن به تصویرگری و نوشتن ،  به عنوان طراح صحنه تئاتر فعالیت كرد. او در لندن زندگی می کند.
ویژگی های کتاب دری که به کجا باز شد
  • «سالی گاردنر» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب دری که به کجا باز شد

یک داستان سفر در زمان بدیع.

Booklist

این اثر، تمام مخاطبین خود را غافلگیر و مسحور می کند.

Barnes & Noble

یک اثر جذاب تفکربرانگیز.

Publishers Weekly
قسمت هایی از کتاب دری که به کجا باز شد

هراسی واقعی وارد تنش شد. حالا مه همه جا را فرا گرفته بود، درست به همان غلظتی که در ساختمان «ریموند» دیده بود. سعی کرد و نتوانست خودش را کنترل کند. ترس داشت تمام وجودش را فرا می گرفت که ناگهان مه از بین رفت و درست رو به رویش بود: در. چطور قبلا در را ندیده بود؟

«ای جی» کلید را از جیبش درآورد و بعد یادش افتاد که پروفسور گفته بود که در، قفل نیست. لرزان در را هل داد. سنگین بود و آنقدر بی استفاده مانده بود که لولاهایش انگار زنگ زده بودند.

«ای جی» نفسی عمیق کشید و به طبل های جنگ و ترس درونش گوش داد، وزنش را روی در انداخت. در خیلی ناگهانی باز شد و «ای جی» به راهرویی با دیوارهای چوبی خیره شد. چند لحظه طول کشید تا چشم هایش به تاریکی مطلق اطرافش عادت کند.

مقالات مرتبط با کتاب دری که به کجا باز شد
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن

آیا کودک شما هر روز مطالعه می کند، نه به خاطر این که مجبور است، بلکه چون خودش دوست دارد؟

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب دری که به کجا باز شد" ثبت می‌کند