کتاب گمشده

Gomshodeh
کد کتاب : 26606
شابک : 978-6000105709
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 88
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---
سپیده خلیلی
سپیده خلیلی، نویسنده، مترجم و روزنامه نگار در سال ۱۳۳۸ در شمیران به دنیا آمد و از سال ۱۳۶۸ فعالیت خود را در عرصه نویسندگی و ترجمه آغاز کرد. خلیلی دارای مدرک دکترا در رشته ی روانشناسی بالینی از دانشگاه براون شوایگ آلمان و عضو انجمن روانشناسان کودک ایران است و در کارنامه ی خود بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب برای مخاطبان خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسالان در زمینه ی تالیف و ترجمه دارد که جوایز جشنواره های کتاب کانون پرورش فکری کودکان، جشنواره مطبوعات کودک، دوچرخه طلایی و ... را برای وی به همراه داشته است.ا...
قسمت هایی از کتاب گمشده (لذت متن)
زنگ مدرسه را زدند. بچه ها مثل گردباد به حیاط ریختند و باز هم مثل همیشه می خواستند همه با هم در یک لحظه از در مدرسه بیرون بروند. چندتا از معلم ها نزدیک در ایستاده بودند، ولی هجوم بچه ها نمی گذاشت بیرون بروند. در یک چشم به هم زدن، گردباد آن ها را مثل دانه های شن بلند کرد و با خود برد. هرچه معلم ها دست و پا می زدند که خود را از میان بچه ها بیرون بکشند، فایده ای نداشت. من هم آن وسط بودم. کسی من را از پشت هل می داد؛ من هم جلویی خودم را هل می دادم. در آن بین آه و ناله های زیادی بلند می شد که میان سر و صدا و خنده ها گم بود. وقتی به بیرون پرتاب شدم، بند کفشم باز شده بود. کنار دیوار نشستم که بند کفشم را ببندم. زیر پاهایم چشمم به دفتر قشنگی افتاد که با کاغذ براقی جلد شده بود. دفتر را برداشتم، با دست بالا گرفتم و فریاد زدم: «این مال کیه؟ «این مال کیه؟ آهای... این مال کیه؟» یکی از بچه ها جلو آمد و گفت: «بده ببینم.» صفحه هایش را مثل بادبزن، تند تند از اول تا آخر ورق زد و گفت: «به درد نمی خوره بیش ترش پره.» دفتر را از دستش قاپیدم و تازه آن وقت چشمم به نوشته ی روی جلدش افتاد: بچه های کلاس پنجم دبستان دانش.....