کتاب برای من غمگین نشوید

Collected poem
کد کتاب : 2840
مترجم :
شابک : 9786007826164
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1397
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب برای من غمگین نشوید اثر چارلز بوکوفسکی

هاینریش چارلز بوکوفسکی شاعر و داستان‌نویس آمریکایی متولد آلمان بود. نوشته‌های بوکوفسکی به شدت تحت تأثیر فضای لس آنجلس، شهری که در آن زندگی می‌کرد قرار گرفت. او اغلب به عنوان نویسندهٔ تأثیرگذار معاصر نام برده می‌شود و سبک او بارها مورد تقلید قرار گرفته‌است. بوکوفسکی، هزاران شعر، صدها داستان کوتاه، و ۶ رمان، و بیش از پنجاه کتاب نوشته و به چاپ رسانده‌است. در سال 1986، مجلهٔ «تایمز» بوکوفسکی را «قهرمان فرودستان آمریکایی» نامید. نوشته های او متأثر از محیط اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی شهر زادگاهش لس آنجلس بود. کار او به زندگی عادی آمریکایی های فقیر ، نوشتن ، مشروبات الکلی ، روابط با زنان و مشقت کار می پردازد. بوکوفسکی هزاران شعر ، صدها داستان کوتاه و شش رمان نوشت و سرانجام بیش از 60 کتاب منتشر کرد. FBI پرونده ای درباره ی او تشکیل داده است در نتیجه ی نوشتن ستون "یادداشت های پیرمرد کثیف" در روزنامه زیرزمینی LA. بوکوفسکی از زمان مرگش در سال 1994 تا کنون، موضوع بسیاری از مقالات و کتابهای انتقادی درباره ی زندگی و نوشته هایش بوده است ، با وجود این که در طول زندگی خود از نظر منتقدان دانشگاهی ایالات متحده نسبتا کم مورد توجه قرار گرفته است. در مقابل ، بوکوفسکی در اروپا ، به ویژه در آلمان ، محل تولد خود ، از شهرت فوق العاده ای برخوردار بود
کتاب برای من غمگین نشوید گزیده ای از اشعار بوکوفسکی است. این مجموعه توسط سینا کمال آبادی گردآوری و ترجمه شده است. کتاب برای من غمگین نشوید را انتشارات اتفاق منتشر کرده است.

کتاب برای من غمگین نشوید

چارلز بوکوفسکی
هاینریش چارلز بوکوفسکی،( زاده ی 16 آگوست 1920 و درگذشته ی 9 مارس 1994) شاعر و داستان نویس آمریکایی بود.بوکوفسکی در شهر آندرناخ آلمان به دنیا آمد. بعد از فروپاشی اقتصاد آلمان در پی جنگ جهانی اول، خانواده ی او در سال 1923 به بالتیمور رفتند. بوکوفسکی بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان لس آنجلس، دو سال را در دانشگاه شهر لس آنجلس گذراند و در دوره های هنر، روزنامه نگاری و ادبیات شرکت کرد. او در 23 سالگی، اولین داستان کوتاه خود را در مجله ای به چاپ رساند.بوکوفسکی در اوایل دهه ی 1950 در اداره ی پست ...
قسمت هایی از کتاب برای من غمگین نشوید (لذت متن)
همهٔ زندگی به این ناخوشی مبتلا بوده ام: همیشه «این همه آدم» در اطرافم بوده است. امروز صورت های زیادی دیدم صدها صورت همه شان چشم و گوش و لب داشتند و دهان و چانه و پیشانی و حالا چند ساعتی می شود که تنها هستم و حالم بهتر شده است. این خوب است اما مشکل هم چنان باقی ست می دانم که دوباره باید بروم بیرون میان آن ها.

به کشوری که زندان هایش پر و دیوانه خانه هایش تعطیل اند به جایی که تودهٔ مردم از احمق ها قهرمانان ثروتمند می سازند به این جا پا گذاشته ایم میان این ها راه می رویم و زندگی می کنیم به خاطر این ها می میریم به خاطر این ها لال می شویم اخته می شویم غیرمعمولی می شویم عاق والدین می شویم به خاطر این ها این ها سرمان کلاه گذاشته اند از ما سوء استفاده کرده اند گند زده اند به ما دیوانه و بیمارمان کرده اند خشن شده ایم این ها ما را بی عاطفه کرده اند.