دختر برای رسیدن به شام خانه دیرش شده بود. بنابراین از گورستان میانبر زد. اما، وای، با این کار دچار دلهره شد. وقتی دید دختر دیگری جلوتر از او می رود، خودش را سریع به او رساند. پرسید: می شود من هم کنار شما راه بروم؟ این موقع شب، از گورستان ردشدن مرا می ترساند و...
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم