بیدار شدن از خواب، آن هم صبح زود کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه غورباغه ها! وگی هم مثل همه ی بچه غورباغه ها دوست دارد زودتر برود مدرسه. اما هم می ترسد و هم هیجان دارد. تازه پشت میز هم نمی تواند بنشیند و هی بالا و پایین می پرد. وگی امروز برای اولین بار می خواهد به مدرسه برود. او هم می ترسد و هم هیجان دارد؛ چون باید صبح زود بیدار شود، مدت زیادی پشت میز بنشیند و تمام حواسش به حرف های معلم باشد. او می تواند از پس تمام این کارها به خوبی بربیاید؟