این رویکرد بصیرت آمیز به حل مشاغله های شخصی، چنان قدرتمند است که مطمئنا تصور می شود تأثیر عمده ای در دنیای تجارت داشته باشد.
نوشته های آدامز بیان عمیق ترین سوالاتی است که با آن روبرو شده ام. درست است: ما در جهان هایی زندگی می کنیم که سوالاتمان ایجاد می کند.
"این کتاب سهم فوق العاده ای در دنیای عمل دارد!"
جوزف ادامه داد: “به یاد داشته باش، حالت قضاوت کننده دو چهره دارد، یکی قضاوت کننده نسبت به خودمان و دیگری نسبت به دیگران. نتایج کاملا متفاوت خواهند بود، ولی از یک دیدگاه قضاوتگر ناشی می شوند. ” اگر طرز فکر قضاوت کننده روی خودمان متمرکز شود، مثلا با سوالاتی مثل: چرا این قدر اشتباه می کنم؟ اعتماد به نفسمان را ضعیف می کنیم و حتی شاید احساس افسردگی کنیم. از طرف دیگر اگر با طرز فکر قضاوت کننده روی دیگران متمرکز شویم با سوالاتی مانند: چرا اطرافیانم این قدر احمقند؟ به سمت عصبانی شدن، حسرت خوردن و پرخاشگر شدن متمایل می شویم. در هر دو راه، به نوعی دچار تنش می شویم چه با خودمان چه با دیگران. وقتی حالت قضاوت کننده کنترل را در دست دارد، یافتن راه حل خلاقانه یا هر حس آرامشی ناممکن می شود. به همین دلیل بسیاری از تمرکزکنندگان از عبارات قضاوت / یادگیری استفاده می کنند، مخصوصا از نقشه ی انتخاب.