در حوزه علمیه عراق، فردی صوفی مسلک بود به نام شیخ احمد احصایی که شاگرد جنجالی وی شخصی به نام سید کاظم رشتی بوده است. سید کاظم رشتی، فرقه شیخیه را بنیان نهاد که یکی از مبانی آن، اعتقاد به رکن رابع بود و این اعتقاد کم کم زمینه ساز مسئله بابیت شد. سید کاظم دو شاگرد داشت: یکی حاج محمدکریم خان کرمانی که فرقه شیخیه را بعدها در کرمان رشد و توسعه داد؛ و شاگرد دیگرش علی محمد باب بوده است. علی محمد باب فرقه بابیت را پایه گذاری کرد. او مسئله رکن رابع را به افراط رساند و مسئله باب بودن خود را مطرح ساخت. حمایت استعمار و تضعیف روحیه ملی بعد از ترکمنچای، در پیشرفت اولیه کار وی موثر بوده است. از آثار او کتابی به نام بیان است. از خدمات بزرگ امیرکبیر، به دار آویختن سید علی محمد باب بود. فتنه باب از 1260هـ. ق. (در زمان محمدشاه) آغاز شد و در زمان امیرکبیر به اوج خود رسید. امیرکبیر بعد از فتوای علما مبنی بر واجب القتل بودن باب، او را اعدام کرد.
در همین چند خطی که از کتاب فتنه باب آورده اید یک اشتباه فاحش دارید. سید علی محمد باب را به دار نیاویختند بلکه او را تیرباران کردند.
او را هم دار زدند و هم تیرباران کردند