پس از انقراض سلسله ساسانیان، ایرانیان به کیش اسلام در آمدند و از این دین مبین استقبالی بسزا کردند. آنان دلخوش بودند که با قبول دین اسلام، با اعراب فاتح مساوی و برابر می شوند. و بنا بر موازین اسلامی، کسی بر دیگری فضیلت و برتری ندارد مگر از نظر پرهیز گاری و پارسایی که آن آکرمکم عند الله أتقیم. اسلام تمام امتیازات نفاق انگیز و طبقه بندیهای خانمان سوز را برانداخت، و عموم مسلمانان را به مساوات و برادری دعوت کرد، و إنما المومنون اخوه و تعالوا إلی کلمه سواء بیننا و بینکم را گوشزد جهانیان کرد، و میان سید قرشی و سیاه حبشی تفاوتی قائل نشد. در عصر خلفای راشدین ، اصول و موازین اسلامی همان طور که آرزوی ایرانیان بود به موقع اجرا گذاشته می شد. و میان ثروتمند و درویش و شاه و گدا تفاوتی وجود نداشت و مسلمانان از هر طایفه وقومی با یکدیگر مساوی و برابر بودند. معروف است که آخرین ملوک بنی غستان، جبله بن الانهم بود که هنگام حمله مسلمانان به شام، از کیش مسیح دست کشید و اسلام پذیرفت.
کتاب نهضت شعوبیه حسینعلی ممتحن را خواندم .حیف پول که برای خرید این کتاب دادم.نویسنده میکوشد تا تبهکاریهای اسلام را در ایران و سرزمینهای گشوده شده را شعری و قانونی کند .برده دا ی و کنیز داری را انسانی جلوه دهد.در این کتاب میخواهد بگونه ای بنویسد که به قبای اسلام متجاوز گردی ننشیند. پاینده ایران
توقع داشتی کتاب رو باب میل تو مینوشت؟ ولی اره حیف پول
خب وقتی هخامنشیان و ساسانیان هم در قدرت بودن کنیز و برده میگرفتن نکنه فکر کردی با درود و بدرود وارد سرزمینهای دیگه میشدن