نمی دانم این مربوط به فضای فرهنگی ایتالیاست یا این خانم نویسنده آرزوهای خودش را به عنوان یک زن نوشته. قهرمانان داستانش زنانی هستند که چه زیبا چه زشت، حداقل دو دلباخته تا سرحد مرگ دارند که چشمشان را بروی شرایط معشوقهی متاهل یا همسر خیانتکار بسته و حاضرند جور همهی داشته هایش را بکشند و بسیارررر متعهدانه دوستش دارند و تمام حمایت و هستی شان را صادقانه به پایش میریزند. که خواننده نا خودآگاه به زبان بیاید که: خدا بده شانس. و حالا این زنان خوش شانس مانده اند که "این ور برم یا اون ور" خوب حتما فرهنگ ایتالیا این را میپسندد که این نویسنده معمولی نویس تبدیل به امضای داستان در دیارش شده است.
یک درامِ استاتیک[بدون کشش داستانی] با سطح متوسط که محوریتش «خیانت» هست و با مسائل اجتماعی زندگی دستوپنجه نرم میکنه. درک این رمان برای هرکسی نمیتونه آسون باشه چون خیانتهای متفاوتی داخلشه و این پستی و بلندیها در مرکز خیانتهاست و طبیعتاً فضاش هم کاملا فضای بزرگسالانهای هست.
تعریف این کتاب شنیده بودم ولی نسبت به قیمتی که داره،ارزش خرید نداره (به نظر شخصی من)داستانش خیلی خیلی معمولی بود و بیشتر شبیه سریالای ترکیه بود 😐
صفحاتش از نقره و طلا هستن ۵۰۰ صفحه میدید ۴۲۵؟
سلام لطفا موجودش کنید