کتاب از خاکستر به خاک

Ashes to Dust
کد کتاب : 32512
مترجم :
شابک : 978-6226661478
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 476
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

«ایرسا زیگورادوتیر» از نویسندگان پرفروش در ادبیات ایسلند

معرفی کتاب از خاکستر به خاک اثر ایرسا زیگورادوتیر

کتاب «از خاکستر به خاک» رمانی نوشته ی «ایرسا زیگورادوتیر» است که اولین بار در سال 2007 منتشر شد. در سال 1973، یک فوران آتشفشانی در یکی از جزایر ایسلند، چندین خانه را در زیر گدازه ها مدفون کرد—از جمله خانه ی «مارکوس ماگنوسن» که در آن زمان پانزده ساله بود. در سال 2007، حفاری های انجام شده در همان منطقه باعث کشف سه جسد و یک سر قطع شده می شود که به نظر می رسد چندین دهه قدمت دارند. «مارکوس» به پلیس می گوید هیچ چیزی درباره جسدها نمی داند، اما تنها کسی که می توانست روایت «مارکوس» از این رویدادها را تأیید کند، اکنون مرده است. خودکشی ظاهری او خیلی زود به یک پرونده ی قتل تبدیل می شود. «مارکوس» که حالا در موقعیت عجیب و سختی گرفتار شده، باید به وکیل پرتلاش خود، «ثورا»، تکیه کند.

کتاب از خاکستر به خاک

ایرسا زیگورادوتیر
ویلبورگ ایرسا زیگورادوتیر متولد 24 اوت 1963 ، نویسنده ایسلندی رمانهای جنایی و داستان های کودک است. او از سال 1998 می نویسد. اولین رمان جنایی او توسط برنارد اسكادر به انگلیسی ترجمه شد. شخصیت اصلی رمان های جنایی او تاکنون ، یک وكیل است.
نکوداشت های کتاب از خاکستر به خاک
It will win this talented Icelandic author new fans.
این اثر، طرفدارانی جدید را برای این نویسنده ی ایسلندی بااستعداد به همراه خواهد آورد.
Publishers Weekly Publishers Weekly

By Iceland's crime queen.
اثر ملکه ی داستان های جنایی ایسلند.
The Scotsman

With unforgettable characters, unexpected twists, and superb psychological suspense.
با کاراکترهای فراموش نشدنی، پیچ و خم های غیرمنتظره، و تعلیق روانشناختی خارق العاده.
Barnes & Noble

قسمت هایی از کتاب از خاکستر به خاک (لذت متن)
از اتاق که بیرون آمدند، «ثورا» دندان هایش را به هم فشار داد و غرولندکنان گفت: «پیش خودت چی فکر کردی؟ رفتی اون پایین یه سر بریده رو برداری، بعد می خوای بشینی با پلیس گپ بزنی؟ اصلا می فهمی توی چه موقعیتی هستی؟ می فهمی ممکنه چه بلایی سرت بیاد؟»

این مرد خودش تنهایی دادگاه جزیره است. ممکنه چند تا پلیس دیگه هم باشن، ولی تصمیم گیری با اونه. اون همیشه سر و ته پرونده ها رو یه جوری هم میاره که مشکلی برای کسی پیش نیاد. فکر کنم بهتر باشه باهاش حرف بزنم، وقتی حرف های من رو بشنوه، خودش می تونه کمکم کنه. من که خلافی نکردم.

در زیرزمین با دیدن سر بی بدن از ریخت افتاده-که انگار زبانش را بیرون کشیده بودند-دچار نفس تنگی شده و نتوانسته بود با «مارکوس» حرف بزند. از زیرزمین که بیرون آمده بودند، «هرتور» به پلیس زنگ زده بود و وقت نشد میان آن همه هیاهو از او بپرسد ماجرا چه بوده است.