سنت ذن، بودیدارما را همچون انسانی به ظاهر وحشی معرفی می کند، با ریشی انبوه و چشمانی گشاده و نافذ- که با این همه- در آن ها اشاراتی از نوعی چشمک هست! افسانه ای می گوید که او یک بار در حال مراقبه به خواب رفت، آن قدر خشمگین شد که پلک هایش را برید و به زمین انداخت و از آن پلک گیاهی نوظهور رویید که چای نامیده شد. از آن پس چای، راهبان ذن را پشتیبانی بود تا خواب نتواند بر آن ها غلبه کند.
اصلا کتاب خوبی نیس چون دروست ترجمه نشده و هیچ کمکی به کسی که میخونتش نمیکنه حیف واقعا چون دروست ترجمه نشده😔
سلام وقت بخیر کتاب رو میفروشین
مترجم به شدت دارای ضعف دستور زبانی میباشد و سواد ادبی بسیار ضعیف مترجم از استفاده کلمات در جای نادرست کاملا مشهود است ، طوری که جمله بندی به وضوح دارای مشکل شده و فهم مطلب برای خواننده غیر ممکن است و ترجمهی متن از هدف نویسنده بسیار فاصله دارد.
متاسفانه اصلا ترجمهی خوبی نداره. من با متن اصلی تطبیق دادم. هم غلطهای ترجمهایِ زیادی داره. هم ویرایش خوبی نداره و یه جاهایی فقط با رجوع به متن اصلی میشه معنی جملات رو فهمید.