دورة میرزاحسین خان اهمیت تاریخی زیاد دارد. نخستین تجربه را در راه تغییر حکومت استبدای و ایجاد دولت منتظم غربی در این دوره داشتیم و دانستند که غیر از سنت کهنه حکمرانی مطلق، اصول سیاست دیگری هم در دنیا متصور هست. مبدأ قانونگذاری جدید همین دوره است. تحول افکار اجتماعی و سیاسی (تحت تأثیر مستقیم جریان های فکری اروپا) درخششی شگرف و پرمایه داشت. ترقی روزنامه نگاری و آغاز بحث و انتقاد اجتماعی از ارزشمندترین و برازنده ترین جنبه های این دوره است از همه با معنی تر تحول نگرش اجتماعی و وجهه نظر طبقه اندیشمندی است نسبت به مفهوم ملت و دولت، شناسایی حقوق افراد، الزام متقابل دولت و منشأ قدرت حکومت. مقدمه پیدایش «افکار عمومی» جدید نیز به این دوره است. امروزه که مردم از سپهسالار یاد می کنند، مسجد و مدرسه و خانة او را یاد می آورند. دستگاه عمارتی که با جنبش ملی مشروطیت ملازمت تاریخی یافت: مسجد مجلس وعظ و خطابه بود، مدرسه کانون اجتماع ملی بود، خانه او خانه ملت بود. خانه ای که بر آن ماجراها گذشت: گاه سنگرگاه آزادیخواهان بود، گاه در روشنایی مشروطیت عیان شد. گاه در تیره شامی استبداد فرو رفت گاه جلوه گاه شور و امید بود و گاه آماج تیر بیگانه شد. قزاق بر آن چیره گشت. بوم در آن خانه کرد.
درباره اینکه آیا «ناصرالدین شاه» آنچنان که ما میگوییم بسیار پلید بود و یا آنکه ما اشتباه میکنیم و او خوب بود ، راهکار ساده است و آن خواندن کتاب «امیرکبیر و ایران» نوشته استاد دکتر «فریدون آدمیت» است که سرتاسر این کتاب که پیشتر رساله دکترای ایشان بوده و همه نوشتهها دارای سرچشمه از اسناد دست اول میباشند ، نشان میدهد که ناصرالدین شاه چگونه کسی بوده است. همچنین استاد دکتر فریدون آدمیت کتابی دیگر به نام «اندیشه ترقی» دارند که در آن هم به شخصیت ناصرالدین شاه میتوان آگاهی یافت. توجه کنیم که نمیتوان بدون بررسی و خواندن و تنها بر پایه شنیدهها به راستیها دست یافت . در زمان پهلوی بدگویی از قاجار مد شده بود و امروزه نیک گویی از آنها . باید آنچه راست و درست است را پذیرفت که آنهم برپایه خواندن و شناخت بدست میآید.