این مقالات قابل فهم، مروری تاریخی جامعی از زیبایی شناسی فلسفی ارائه می دهند.
در حال حاضر راهنماهای زیادی برای زیبایی شناسی فلسفی در بازار وجود دارد، اما این کتاب از جهات متعددی از دیگر کتاب ها برجسته تر است.
مشهورترین نقل درباره برخورد افلاطون با هنرها این است که او معتقد بود باید یک شکل خاص از هنر یعنی شعر را در جمهوری [آرمانی] قدغن کرد. مدعای دیگری که بسیاری به او نسبت می دهند این است که هنر اساس بازنمایی است. چه بسا کسانی که تاریخ زیبایی شناسی را مرور می کنند در مورد افلاطون به همین قدر بسنده می کنند. بنابراین در همین ابتدا باید میزها را جمع کنیم و این فرض ها را کنار بگذاریم. افلاطون به هیچ یک از این دو امری که مایه بیشترین شهرتش بوده است معتقد نبود. اولا،او به هیچ وجه هرگونه فعالیت شعری را قدغن نکرد. بله، افلاطون چند انتقاد مهم برشعرو شاعری وارد کرد که آدم ها هنوز که هنوز است با آنها کلنجار می روند، و بسیاری از کارکردهایی را که در آن زمانه او به شعر نسبت می دادند از شعر سلب کرد، کارکردهایی که هنرهای مبتنی بر بازنمایی هنوز که هنوز است برای ما دارند.