در این کتاب داستان عسلی را بیان می کند که کاملا رسیده و شیرین شده است و در کندو منتظر آدم یا خرسی است که بیاید و آن را بخورد. ولی چون خبری از کسی نیست، از زنبور می خواهد که برود و آدم یا خرسی را پیدا کند تا او را بخورد. زنبور هم می رود تا بالاخره خرسی را پیدا می کند و به او می گوید بیاید که زمانش رسیده است.
کتاب خرس و عسل