1. خانه
  2. /
  3. کتاب روزی که جوحا انگشترش را گم کرد

کتاب روزی که جوحا انگشترش را گم کرد

نویسنده: فریبا کلهر
پیشنهاد ویژه
3.9 از 1 رأی

کتاب روزی که جوحا انگشترش را گم کرد

قصه های تصویری از عبید زاکانی 8
Juha
انتشارات: قدیانی
٪20
35000
28000
درباره فریبا کلهر
درباره فریبا کلهر
فریبا کلهر فعالیت خود را از دهه شصت و با حضور در مجله‌های رشد، در حیطه ادبیات داستانی کودک و نوجوان آغاز کرده و تألیفات زیادی نیز در این حیطه از خود برجای گذاشته‌است. او حدود سیزده سال، از بدو تأسیس سروش کودکان تا حدود سال۱۳۸۳ سمت سردبیری ماهنامه سروش کودکان را برعهده داشت و با ویژه‌نامه کودکان روزنامه همشهری که آفتابگردان نامیده می‌شد به مدت شش ماه و به عنوان دبیر سرویس شهری همکاری می‌کرد. کتاب سوت فرمانروا اثر این نویسنده در سال ۱۳۶۹ یعنی زمانی که او فقط بیست و هشت سال داشت به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. از این جهت او تا امروز تنها کسی است که این جایزه را در این سن دریافت کرده‌است. فریبا کلهر تا کنون صدها قصه نوشته‌است و کارهای ارزشمندی در بازنویسی اسطوره‌ها انجام داده‌است. بازنویسی اسطورهٔ گیلگمش، اسطوره اینانا و اسطوره گرشاسب از این گونه است. وی از اواخر دهه ۸۰ به‌طور جدی داستان‌نویسی بزرگسالان را آغاز کرد.
قسمت هایی از کتاب روزی که جوحا انگشترش را گم کرد

جوحا انگشتر قشنگی داشت که یادگار پدر خدابیامرزش بود؛ یک انگشتر نقره با نگین سبز. جوحا انگشتر را خیلی دوست داشت. اما خیلی کم آن را دستش می کرد. همیشه می ترسید گمش کند. روزی جوحا انگشترش را گم کرد. با آه و افسوس زد توی سرخودش و گفت: «آمد به سرم از آنچه می ترسیدم.» و سراسیمه از خانه بیرون رفت و دنبال انگشترش گشت. اما هرچه گشت آن را پیدا نکرد. نانوا که از آنجا رد می شد، جوحا را دید که خم شده بود روی زمین و هی می گفت: «پیدا شو. پیدا شو. جان مادرت پیدا شو.»

مقالات مرتبط با کتاب روزی که جوحا انگشترش را گم کرد
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب روزی که جوحا انگشترش را گم کرد"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

پس ادامه ش لطفا بنویسید با تشکر

1403/02/16 | توسطکاربر سایت
0
|